| پرونده دختر نقاش در اختيار رئيس قوه قضائيه قرار گرفت |
گروه حوادث؛ پرونده دل آرا دارابي دختر نقاشي که به اتهام قتل دختر عموي پدرش به قصاص محکوم شده است براي صدور اجازه اجراي حکم در اختيار رئيس قوه قضائيه قرار گرفت.
عبدالصمد خرمشاهي وکيل مدافع دل آرا روز گذشته با اعلام اين خبر به خبرنگار ما گفت؛ در پرونده ايرادهايي وجود دارد که نشان مي دهد دل آرا قاتل نيست. از جمله اين ايرادها چپ دست بودن دل آرا است، حال آنکه ضربات وارده به مقتول به گونه يي است که بايد فردي راست دست آنها را زده باشد. به هر حال به زودي نامه يي را به دفتر آيت الله هاشمي شاهرودي مي فرستم و تمام ايرادهايي را که در پرونده وجود دارد متذکر مي شوم و بسيار اميدوارم مشاوران هوشيار رئيس قوه قضائيه به آن توجه کنند تا واقعيت روشن شود. خرمشاهي با تاکيد بر منطبق نبودن اعترافات اوليه دل آرا با واقعيت ادامه داد؛ دل آرا دختري نقاش و داراي روحيه يي بسيار لطيف است و هيچ کدام از خصوصيات روحي و فيزيکي او اجازه ارتکاب قتل را به اين دختر نمي دهد و باز هم تاکيد مي کنم که دل آرا قاتل نيست و در واقع قرباني يک عشق تلخ شده است. دل آرا دارابي که از 17 سالگي در زندان رشت به سر مي برد متهم است با همدستي پسر مورد علاقه اش اميرحسين دخترعموي پدرش را به قتل رسانده است. دل آرا ساعاتي پس از حادثه با تلفن پدرش به پليس دستگير شد و در اداره آگاهي به قتل مهين اعتراف کرد. وي گفت؛ من و اميرحسين براي به دست آوردن پول هاي مهين وارد خانه او شديم و زماني که اين زن قصد داشت برايمان ميوه بياورد من با چاقو از پهلو او را زدم. دل آرا چندي بعد اعترافاتش را پس گرفت و توضيح داد که حادثه به گونه ديگري اتفاق افتاده است. وي گفت؛ من و اميرحسين به هم علاقه مند بوديم و مدتي بود که با هم رابطه داشتيم. چند روز قبل از حادثه اميرحسين به من گفت؛ شخصي يک سند جعلي براي خانه مهين درست کرده و قصد فروش خانه را دارد و به همين بهانه مرا به منزل مهين کشاند. وقتي وارد خانه شديم من براي آوردن ميوه به آشپزخانه رفتم و با صداي فريادهاي مهين متوجه شدم اميرحسين او را با چوب زده است. اميرحسين سپس چاقويي از آشپزخانه برداشت و ضرباتي بر بدن مهين زد. دختر جوان افزود؛ من به درخواست اميرحسين قتل را گردن گرفتم چون او به من گفت دختران زير 18 سال را اعدام نمي کنند اما اگر مشخص شود قاتل اميرحسين است وي حتماً قصاص مي شود. من نيز به خاطر علاقه به او به قتل اعتراف کردم. هر چند انکار وي مورد قبول دادگاه قرار نگرفت و قاضي شعبه اطفال دادگستري رشت او را به قصاص محکوم کرد، اما عبدالصمد خرمشاهي وکيل مدافع دختر نقاش به حکم صادره اعتراض و طي لايحه يي اعلام کرد، دل آرا چپ دست است و امکان وارد آوردن ضربه به سمت راست مقتول آن هم از پشت براي او وجود نداشته است، ضمن اينکه وي تحت تاثير رفتار پدرش هنگام دستگيري و همچنين حرف هاي اميرحسين قتل را بر عهده گرفته، در صورتي که جثه ريز دل آرا و شرايط حاکم بر محل حادثه کاملاً نشان مي دهد قتل کار او نبوده است و حتي دل آرا در اعتراض به رفتار اميرحسين با مهين با چاقو پسر مورد علاقه اش را تهديد کرد تا شايد از قتل جلوگيري کند. وکيل دل آرا همچنين به ايرادات ديگر در پرونده اشاره کرد و خواستار بازسازي مجدد صحنه قتل شد و عنوان کرد بازسازي صحنه قتل مي تواند واقعيت را آشکار کند. در ادامه روند رسيدگي به پرونده با ايرادي که ديوان عالي کشور به حکم دادگاه بدوي وارد کرد، پرونده بار ديگر به دادگاه عمومي فرستاده شد و به رغم وعده يي که قاضي رسيدگي کننده براي بازسازي مجدد صحنه قتل داده بود اين قول عملي نشد و بار ديگر راي بر قصاص دل آرا صادر شد. اين بار حکم صادره در ديوان عالي کشور مورد تاييد قرار گرفت و پرونده براي گذراندن آخرين مرحله قانوني خود نزد آيت الله شاهرودي رئيس قوه قضائيه فرستاده شد؛ در حالي که تاييد حکم از سوي رئيس قوه قضائيه به معناي اجازه اجراي حکم قصاص براي دل آرا است. دختر نقاش و وکيل مدافعش اميدوار هستند با قبول ايرادهاي موجود در پرونده از سوي رئيس قوه قضائيه حکم قصاص متوقف و دختر جوان بار ديگر محاکمه شود. دل آرا که روزهاي پراضطرابي را در زندان مي گذراند، يک بار دست به خودکشي زده بود اما با تلاش مسوولان زندان از مرگ نجات يافت و اکنون به دليل زنداني شدن طولاني مدت، اين دختر جوان دچار بيماري افسردگي نيز شده است. |
Tag Archives: row
پسرم بي گناه است، نگذاريد اعدام شود
|
روزنامه اعتماد: پرونده اتهامي علي پسر نوجواني که به قصاص محکوم شده براي گذراندن آخرين مرحله قانوني نزد رئيس قوه قضائيه فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما علي مهين ترابي پنج سال قبل در سن 16 سالگي به اتهام نزاعي مرگبار در مقابل مدرسه محل تحصيلش در کرج دستگير و پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. اين متهم که بر بي گناهي خود اصرار دارد و مي گويد ضربه مرگبار را او به هم مدرسه يي اش وارد نکرده است چندي پيش طي نامه يي روند رسيدگي به پرونده اش را درست ندانست و تقاضاي اعاده دادرسي و محاکمه مجدد کرد. هم اکنون پرونده علي براي استيذان نزد رئيس قوه قضائيه فرستاده شده است. پدر علي درباره پرونده فرزندش به خبرنگار ما گفت؛ علي در تمام جلسات محاکمه اش مصرانه توضيح داد که تصور نمي کند چاقويي که او در دست داشته به سينه مزدک برخورد کرده باشد ضمن اينکه هيچ قصدي براي درگيري يا به قتل رساندن مزدک نداشته است. وي افزود؛ «مطابق آنچه که علي بارها در دادگاه گفته روز حادثه درگيري بين دوست او و مزدک به وقوع پيوست و علي در حين نزاع چاقويي را که به او داده بودند مقابل شکمش گرفته بود و مطابق نظريه پزشکي قانوني اگر وي به مقتول ضربه وارد مي کرد جراحت بايد در نقطه ديگري از پيکر مقتول ايجاد مي شد حال آنکه محل چاقوخوردگي با اظهارات علي مطابقت ندارد و اين موضوع در پزشکي قانوني نيز مطرح شده است.» پدر علي ادامه داد؛ مطابق نظري که پزشکي قانوني اعلام کرده چاقو به طول دو سانتي متر و به صورت عرضي وارد بدن مزدک شده است. اما علي گفته که چاقو را به طور مستقيم و براي ترساندن مهاجمان روبه روي شکمش گرفته بود. از سويي چاقو بعد از چند روز در خانه يکي از هم کلاسي هاي علي پيدا شد و هيچ اثر خوني روي آن نبود. همچنين مطابق نظريه پزشکي قانوني فوت وقت در بيمارستان هم در مرگ مزدک دخيل بوده است. چرا که مزدک از ناحيه آئورت دچار آسيب ديدگي شده بود و اگر مساله فوت وقت و کمبود امکانات بيمارستان وجود نداشت وي احتمالاً زنده مي ماند. از سويي پزشکي قانوني خاطرنشان کرده است پارگي آئورت فقط بر اثر ضربه چاقو به وجود نمي آيد و نحوه استفاده از شوک در بيمارستان نيز مي تواند سبب اين موضوع شود. پدر جوان محکوم به مرگ در ادامه به شهادت شهود اشاره کرد و گفت؛ زماني که علي تقاضاي اعاده دادرسي را مطرح کرد دو تن از افرادي که شاهد ماجرا بودند، شهادت دادند که در صحنه درگيري علي به مزدک چاقو نزده و پسرم تنها کسي بوده که پس از جراحت مزدک در محل ايستاده و به وي کمک کرده اما متاسفانه هيچ کدام از اين مسائل دادستاني را متقاعد نکرده است و تنها به استناد علم قاضي پسرم را به مرگ محکوم کردند و هيچ اقرار صريحي از سوي علي مطرح نبوده. وي ادامه داد؛ در جلسات محاکمه نيز هيچ کدام از شهود نگفتند که با چشم خود ديده اند علي چاقو را به مزدک زده است. همه آنها تاکيد کردند که در حين درگيري يک دفعه با هم به زمين خوردند و در اين ميان مزدک زخمي شده است. پدر علي ضمن ابراز همدردي با خانواده مزدک گفت؛ مزدک مثل پسرم براي من عزيز است و مي دانم خانواده اش رنج بزرگي را تحمل مي کنند و از اين بابت بسيار متاسف هستم اما علي مرتکب قتل نشده است و حتي اگر يک درصد در نظر بگيريم که احتمال دارد بي گناهي او ثابت شود، پس از اعدامش ديگر نمي توان چيزي را تغيير داد. با تمام احترامي که براي خانواده مزدک قائل هستم از آنها مي خواهم از قصاص پسرم علي چشم پوشي کنند، چرا که مزدک و علي در آن زمان 16 ساله بودند و هر دو درگير يک دعواي کودکانه که آن هم عاملش فرد ديگري بوده، شدند. وي گفت؛ پدر مزدک مصرانه تصميم به قصاص علي گرفته است و من از او تقاضا دارم در تصميمش تجديدنظر کند. بنا بر اين گزارش هم اکنون پرونده علي براي استيذان نزد رئيس قوه قضائيه است و تنها آيت الله هاشمي شاهرودي است که مي تواند شانس زندگي دوباره را به او بدهد. علي طي نامه يي به رئيس قوه قضائيه خواستار رسيدگي بيشتر به پرونده اش شده است. |
نامه علي مهين ترابي: از تيغ مرگ نجاتم دهيد
| SOURCE: ETEMAAD NEWSPAPER |
|
اينها گوشه يي از حرف هاي علي مهين ترابي پسري است که حالا به سن 21 سالگي رسيده است. او که در آستانه اجراي حکم قصاص قرار دارد به جرم قتل همکلاسي اش اکنون در زندان به سر مي برد، آنچه در زير آمده قسمتي از شرح حال علي است که به قلم خودش نوشته شده است.
|
|
اينجانب علي مهين ترابي متولد سال 1365 هستم. دوران تحصيل را تا سال دوم هنرستان بدون هيچ گونه مشکل درسي گذراندم، طي 16 سال پيش از اين حوادث تقريباً دوستان زيادي نداشتم. تنها سرگرمي من ورزش هندبال، درس خواندن و تعمير کامپيوتر بود. سال دوم هنرستان، پس از انتخاب رشته تحصيلي کامپيوتر که علاقه وافري به آن داشتم به رغم مشکلات مالي در مدرسه غيرانتفاعي ثبت نام کردم و توانستم رتبه اول کامپيوتر را در آن مدرسه کسب کنم، به طوري که براي شرکت در المپياد کامپيوتر نيز معرفي شدم. متاسفانه در تاريخ 14/11/81 طي نزاع دسته جمعي در مدرسه، درگيري بين ما و چند تن از هم مدرسه يي هايمان صورت گرفت که منجر به فوت يکي از آنان به نام مزدک توسط من شد. روز حادثه با هم مدرسه يي خود که هيچ شناختي نسبت به هم نداشتيم و هيچ خصومتي بين ما نبود، به دليل اينکه زنگ اول با ميلاد تنها دوستم، درگير شده بود، آشنا شدم ماجرا از آنجا شروع شد که من پس از اطلاع از درگيري اين دو نفر به قصد ميانجيگري و اينکه مشکل انضباطي برايمان پيش نيايد، ميان آنها رفتم که در همين حين دوستان مزدک نيز به سمت ما آمدند و به محض شروع درگيري با شنيدن صداي ديگران که مي گفتند؛ مدير آمد، از هم جدا شدند. زنگ آخر که مدرسه تعطيل شد، دم در مدرسه ما بار ديگر همديگر را ديديم. ميلاد به نيت اينکه دوستان مزدک ورزشکار بودند، چاقويي به من داد و گفت اگر ديدي به طرفت حمله کردند، با چاقو آنها را بترسان. اول گفتم بگذار فکر کنند ترسيديم و به منزل برويم، ولي با اصرار ميلاد چاقو را گرفتم و در جيبم گذاشتم. مزدک به سمت ما آمد و شروع به فحاشي کرد، با سر به کله من کوبيد، در يک آن فقط متوجه شدم سيلي يي به صورت او زدم. دور تا دور ما پر از دانش آموزان مدرسه بود، عده يي ما را جدا مي کردند، عده يي با من درگير بودند و ميلاد نيز با مزدک دعوا مي کرد.
با فشار فيزيکي اطرافيان به عقب هل داده شدم و بر اثر همين هل دادن چند قدم عقب تر رفتم و چاقو را از جيبم خارج کردم تا مهاجمان ببينند و سمت من نيايند. مزدک نيز هنوز با ميلاد درگير بود و ميلاد از پشت سر او را مورد ضرب و جرح قرار داده بود که مزدک به سمت من آمد. آن لحظه متوجه نشدم چه اتفاقي افتاد، جفت ما بر اثر ضربه وارد شده از پشت توسط ميلاد به زمين افتاديم… ضمناً در صورتي که فنر چاقو مورد کارشناسي قرار گيرد، ثابت خواهد شد که از قبل مشکل داشته است. نمونه چاقو با تيغه عاري از خون در پرونده ثبت و ضبط شده است. با حضور ناظم مدرسه در صحنه درگيري، عده يي متواري شدند و عده يي مزدک را که به شدت عصباني بود، کنار کشيدند. وي در حال درآوردن کاپشنش بود و تهديد مي کرد متوجه شدم پيراهن وي خوني است. فرياد زدم کدام نامردي او را با چاقو زده؟ بعد جلوي تنها ماشيني را که در نزديکي مدرسه در حال حرکت بود، گرفتم تا او را به بيمارستان ببريم، پيش خودم فکر مي کردم حال وي خوب مي شود. مزدک مدتي روي زمين ماند و هيچ کس حاضر نشد او را به بيمارستان برساند تا يکي از دبيران مدرسه آمد و او را سوار بر خودرو کرد و به بيمارستان رساند و من نيز به دفتر مدرسه رفتم. با حضور ماموران کلانتري 15 رجايي شهر به کلانتري منتقل شدم، من که تا به حال به کلانتري يا آگاهي نرفته بودم، خيلي ترسيده بودم ؛ ولي بنا به گفته افسر نگهبان کلانتري که مي گفت مزدک زنده است، خدا را شکر مي کردم که پس از حصول بهبودي حقيقت را خواهد گفت. پس از دو روز که من هنوز نمي دانستم او فوت شده، پدرم به ملاقات من در بازداشتگاه آمد و گفت انتظار هيچ گونه حمايتي از من نداشته باش، تو با آبروي چندين و چند ساله ام بازي کردي. من نيز به او گفتم شما به ملاقات مزدک برويد، خودش همه چيز را برايتان توضيح مي دهد و مي گويد که من نزده ام. پس از انتقال به آگاهي، به من تفهيم اتهام قتل شد، در آنجا متوجه شدم که متاسفانه مزدک فوت شده است. پدرم تا 20 روز به ملاقاتم نيامد و حتي با درخواست ديگران مبني بر تعيين وکيل نيز مخالفت کرد. پس از چند روز که ميلاد متواري بود، با وکيل مدافع خودش به آگاهي مراجعه کرد. در نهايت پس از محاکمه به قصاص و 10 سال حبس محکوم شدم و براي ميلاد نيز سه سال زندان در نظر گرفته شد و اين حکم به تاييد ديوان عالي کشور رسيد و براي استيذان به حوزه رياست قوه قضائيه ارجاع شد و در آنجا آيت الله شاهرودي دستور داد؛ « با توجه به نظريه مشاوران، پرونده در يکي از هيات هاي حل اختلاف به صلح و سازش ختم شود.» طي يک سالي که پرونده در شوراي حل اختلاف بود، به رغم تلاش هاي بي شائبه شوراي حل اختلاف، معاونت قضايي و مددکاران زندان رجايي شهر، متاسفانه ولي دم راضي به بخشش و عفو اينجانب نشد و تاکنون مصرانه سعي در اجراي حکم داشته است. حتي پدر مزدک، سهم ديه مادر مقتول را که رضايت داده نيز تهيه و براي اجراي حکم پرداخت کرده است. از آنجا که زمان زيادي تا اجراي حکم باقي نمانده است، عاجزانه تقاضاي رسيدگي مجدد و بيطرفانه پرونده را دارم، چرا که اگر دقت نظر بيشتري در بررسي پرونده لحاظ شود، قطعاً بي گناهي من به اثبات خواهد رسيد. |
رسيدگي مجدد حكم رضا پاداشي
رضا در جلسات دادگاه گفته است كه داشتم از خانه يكي از دوستانم به سمت منزل مي رفتم به زمين خالي نزديك روستايمان رسيدم مرحوم رحمان با پسر عمويم در سر سه راهي شاهين نشسته بودند رحمان به طرف من آمد مرا هول دادو با كف دست گذاشت به صورت من و درگيري بين ما دو نفر شروع شد و من به خاطر ترساندن مقتول چاقويي را از جيب كاپشانم بيرون آوردم به طرف رحمان درخشان انداختم و فكر مي كردم كه او خود را كنار مي كشد ولي نمي دانم چطور شد كه چاقو به شكم او خورد فكر نمي كردم كه اتفاقي افتاده باشد رحمان رفت و من هم رفتم تا اينكه فرداي آن روز مامورين مرا دستگير كردند و متوجه شدم كه وي به رحمت خدا رفته است .
چند ماه گذشته كارشناسان پزشكي قانوني تهران طي نامه اي اعلام نمودند كه رضا در هنگام ارتكاب جرم مبتلا به علائمي از اختلال خلقي از نوع افسردگي و عدم كنترل تكانه بوده است ليكن قضات محترم به اين امر و اينكه موكل در زمان ارتكاب جرم فاقد رشد عقلاني به دليل صغر سن بوده ، توجه ننموده و مبادرت به اصدار راي به قصاص نفس موكل نمودند . به هر حال رياست محترم قوه قضاييه با در نظر گرفتن حقوق موكل و وجود ايراداتي در پرونده ، فرصتي را براي ايشان فراهم نمودند تا موكل بتواند در حضور پنج قاضي دادگاه كيفري استان از خود دفاع كند به همين جهت از ايشان صميمانه سپاسگذارم و اميدوارم با درايت و عدالت خواهي كه از وي سراغ دارم ترتيبي اتخاذ فرمايند كه همچون كشورهاي ديگر شاهد اعدام اطفال زير 18 سال نباشيم .لازم به يادآوري است كه ايران در سال 1354 به ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي پيوسته و در سال 1370 كنوانسيون حقوق كودك را پذيرفته است در بند 5 ماده 6 ميثاق و در ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك اعدام اطفال زير 18 سال بدون هيچگونه قيد و شرطي توسط كشور ها منع شده است در حالي كه در كشور ما ، اطفال زير 18 سال به اعدام محكوم و حكم صادره در مورد آنها اجرا مي گردد
محمد مصطفايي وكيل رضا پاداشي
URGENT CALL: 15 year old Afghan boy facing imminent execution
is a citizen of Afghanistan and has confessed to murder of the 8 year Afghan old boy named Janahmad because of swearing at him. Ali was 13 at the time of murder. The four judges of the 74th division of the Tehran’s penal court were: Koohkamari, Tardast, Rahimi, Abdollahi and Bagheri. The death sentence verdict was later approved by Iran’s superior court. Ali Amiri faces imminent execution if head of Iran’s judiciary signs the verdict. Many children under the age of 18 have already been executed in Iran.
RECOMMENDED ACTION:
Contact your local Embassy of Afghanistan asking them to object to Iran’s sentencing of an Afghan child to death in violation of the Covenant on Civil and Political Rights and the Convention on the Rights of the Child.
Also contact your local Iran Embassy and following leaders. Using your own words, please choose a few of the suggestions below to create a personal appeal :
– expressing concern that Ali Amiri is at risk of execution for a crime committed when he was under 18;
– calling on the Iranian authorities to immediately halt the execution of Ali Amiri;
– calling for the death sentence against Ali Amiri to be commuted;
– reminding the authorities that Iran is a state party to the International Covenant on Civil and Political Rights and the
Convention on the Rights of the Child, which prohibit the use of the death penalty against people convicted of crimes committed when they were under 18, and that the execution of Ali Amiri would therefore be a violation of international law;
– urging the authorities to pass legislation to abolish the death penalty for offences committed by anyone under the age of 18, so as to bring Iran’s domestic law into line with its obligations under international law;
– stating that you acknowledges the right and responsibility of governments to bring to justice those suspected of criminal offences, but unconditionally opposes child executions.
APPEALS TO:
Leader of the Islamic Republic:
His Excellency Ayatollah Sayed ‘Ali Khamenei
The Office of the Supreme Leader
Islamic Republic Street – Shahid Keshvar Doust Street
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email: info@leader.ir
Salutation: Your Excellency
Head of the Judiciary:
Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Ministry of Justice, Ministry of Justice Building
Panzdah-Khordad Square
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email: <mailto:info@dadgostary-tehran.ir> info@dadgostary-tehran.ir
(In the subject line write: FAO Ayatollah Shahroudi)
Salutation: Your Excellency
COPIES TO:
Speaker of Parliament:
His Excellency Gholamali Haddad Adel
Majles-e Shoura-ye Eslami
Baharestan Square
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email: hadadadel@majlis.ir
Salutation: Your Excellency
For more actions visit: https://www.stopchildexecutions.com/how-you-can-help.aspx.
حكم قصاص جوان 15ساله تاييد شد
اعتماد ملي: قضات ديوانعالي كشور حكم قصاص جوان 15سالهاي به نام علي را تاييد كردند. متهم در جلسه محاكمهاش درباره اين حادثه گفته بود: <ساعت دو بعدازظهر 27 آذر 84 مقتول را به ساختمان نيمهكاره بردم و او را خفه كردم زيرا از قبل از او كينه داشتم. جاناحمد كه 8 سال سن داشت به من فحش داده بود.> قضات شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران حسيني كوهكمرهاي، تردست، رحيمي، عبداللهي و باقري پس از انجام شور، متهم اين پرونده را به قصاص محكوم كردند كه اين حكم را قضات ديوانعالي كشور هم تاييد كردند
On a new child killing spree Iran sentences another child to death this week
Although Iran is a signatory to the Article 37 of the United Nations Convention on the Rights of the Child states: “Neither capital punishment nor life imprisonment without possibility of release shall be imposed for offences committed by persons below eighteen years of age “ but Iran also holds the number one record of child executions worldwide. Stop Child Executions Campaign has recorded the names of at least 81 other children facing execution in Iran and many others have already been executed this year or facing imminent executions.
Source: Etemaad Newspaper, Iran
نوجوان 17 ساله به قصاص محکوم شد
|
روزنامه اعتماد
گروه حوادث؛ پسر نوجواني که ادعا مي کند در دفاع از خودش پسرعمويش را به قتل رسانده است روز گذشته محاکمه شد. به گزارش خبرنگار ما آرش سيفي – نماينده دادستان تهران – در ابتداي جلسه محاکمه خطاب به پنج قاضي شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران براي نوجوان 17 ساله که احمد نام دارد و از روز 24 آبان ماه سال گذشته به اتهام قتل پسرعموي خود به نام سعيد در بازداشت به سر مي برد، درخواست مجازات کرد و سپس اولياي دم مقتول نيز قصاص عامل اين جنايت را که در کهريزک به وقوع پيوست خواستار شدند. در ادامه جلسه دادگاه يک فروشنده دوره گرد به نام علي در جايگاه قرار گرفت و به توصيف مشاهدات خود پرداخت. وي گفت؛ من و چند نفر از دوستانم جلوي يک بنگاه مسکن ايستاده بوديم که «احمد» و «سعيد» را سر کوچه ديديم. اول فکر کردم با هم شوخي مي کنند اما يکباره احمد به سمت خيابان دويد و فرياد زد «سوختم سوختم». من و دوستانم هراسان به کمکش رفتيم و ديديم چاقو خورده است. او را سوار ماشين کرديم تا به بيمارستان ببريم اما سعيد که آن موقع روي موتور نشسته بود ناگهان به زمين افتاد. وقتي بالاي سرش رفتم، فهميدم او هم چاقو خورده است.در ادامه جلسه محاکمه نوجوان 17 ساله با پذيرفتن اتهام قتل به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ جلوي در خانه نشسته بودم که «سعيد» با يکي از دوستانش آمدند. پسرعمويم حال طبيعي نداشت و شک ندارم مست بود. او به من فحاشي کرد و بي مقدمه با چاقو چهار ضربه به دست، سر و کتفم زد. او مي خواست مرا بکشد به همين خاطر چاقويي را که هميشه همراه داشتم از جيبم بيرون کشيدم و يک ضربه به وي زدم. «احمد» در ادامه درباره علت اختلافش با سعيد گفت؛ 7 ماه قبل از حادثه او به من پيشنهاد کثيفي داد و مرا تهديد نيز کرد اما نمي دانم آن روز براي چه سراغم آمد. من و «سعيد» فاميل بوديم و باور کنيد قصد کشتن او را نداشتم. با پايان اظهارات مجرم 17 ساله رئيس و چهار مستشار شعبه 71 دادگاه کيفري براي صدور راي وارد شور شدند. قضات شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران پس از انجام شور، پسري را که با ادعاي دفاع از خود پسرعمويش را کشته بود به قصاص محکوم کردند. يکي از قضات عمل متهم به قتل را دفاع مشروع تشخيص داد اما در نهايت با توجه به راي اکثريت قضات، متهم اين پرونده به قصاص نفس محکوم شد. |
About 170 more Iranian children could soon be executed: new official statistics
Islamic Regime in Iran has been on a so called moral mission to clear the society from “Thugs and Hoodlums” and in this process they have already executed 100’s of young Iranian in the past few months. According the 2006 records, Iran’s government has committed the highest percentage of executions in the world. However this year Iran has already exceeded its prior record substantially.
In a shocking announcement yesterday, Colonel Ahmad Roozbahani, the head of moral division of Iran’s police stated ” Based on recent studies performed: from the 4800 “thugs an Hoodlums” who have been arrested since the beginning the “collection plan” , 5% are between the ages of 14 and 17″. Roozbahani stated that possibly 30% face life sentence while the execution orders of all the remaining has not yet been finalized.
The new shocking official statistics translates to 240 additional Iranian children who are imprisoned under the context of “Collection plan” of the “Thugs and Hoodlums”; about 70 of which (30%) facing life sentences and the remaining 70% or about 170 are anticipated to be executed (some have already been executed) this year.
Article 37 of the United Nations Convention on the Rights of the Child states: “Neither capital punishment nor life imprisonment without possibility of release shall be imposed for offences committed by persons below eighteen years of age “. Iran is a signatory to the convention..
Iran already holds the number one records of child executions worldwide. Stop Child Executions Campaign has recorded the names of at least 80 other children facing execution in Iran. There are other reports under our study (soon to be published) which indicate a much higher number of children on death row in Iran.
Unless the world community, United Nations, human rights organizations and other citizens immediately act to stop this mass murder by Islamic Regime in Iran, 170 more Iranian children can be executed in the next few months.
How you can help: https://www.stopchildexecutions.com/how-you-can-help.aspx
رئيس پليس امنيت اخلاقي : 5 درصد از 4800 اراذل و ا اوباش 14 تا 17 سال دارند
|
رئيس پليس امنيت اخلاقي نيروي انتظامي خبر داد تاکنون براي 31 نفر از اراذل و اوباش کشور به جز تهران، حکم اعدام صادر شده است. سردار احمد روزبهاني اعلام کرد؛ بررسي هاي انجام شده از 4 هزار و 800 اراذل و اوباش که از ابتداي طرح جمع آوري تاکنون دستگير شده اند نشان داد 5 درصد اين افراد، 14 تا 17 سال دارند و 53 درصد در گروه سني 17 تا 23 سال قرار دارند. وي با اعلام اين که حکم اعدام صادر شده از سوي مرجع قضايي براي اين متهمان هنوز نهايي نشده و بايد مراحل قضايي خود را طي کند، تاکيد کرد؛ 30 درصد اين متهمان نيز محکوم به حبس طولاني مدت شده اند. وي با اشاره به آمار 5 درصدي اراذل و اوباش 14 تا 17 ساله اعلام کرد؛ بسيار دوست داشتيم اسامي اين اراذل و اوباش کم سن را از ليست بيرون آوريم، اما جرائم ارتکابي از سوي اين متهمان درست همانند يک اوباش حرفه يي بود. بر اين اساس نتوانستيم از اين آمار 5 درصد بگذريم
|
گروه حوادث؛ پرونده دل آرا دارابي دختر نقاشي که به اتهام قتل دختر عموي پدرش به قصاص محکوم شده است براي صدور اجازه اجراي حکم در اختيار رئيس قوه قضائيه قرار گرفت.