Tag Archives: rahim ahmadi

EU action on behalf of Rahim Ahmadi

 The Presidency would like to inform Partners that the Iranian Chargi d’Affaires in the Czech Republic was summoned by the Director General of the Section of Non-European Countries and Development Cooperation to meet the Presidency of the Council of the European Union on February 17, 2009. The Presidency expressed its deep concern with the case of Ahmad Rahimi Kamalabadi  (aka Rahim Ahmadi) who was convicted and sentenced to death for crime committed when he was minor. His execution was due on February 18, 2009. The Presidency urgently called on Iran to stop the execution that would represent a direct contravention of the Islamic Republic of Iran’s international commitments.

The Presidency urged the Government of the Islamic Republic of Iran to fully comply with its commitments under international human rights conventions, in particular the International Covenant on Civil and Political Rights and the Convention on the Rights of the Child that it has both signed and ratified. The Presidency asked Iranian Chargi d’Affaires to convey the expression of concern to the responsible authorities in Iran and to inform the Presidency about their response.

In his reply the Iranian Chargi d’Affaires promised to deliver this appeal to the Ministry of Foreign Affaires of the Islamic Republic of Iran. At the close of the convocation, the Presidency informed Iranian Chargi d’Affaires about issuing the Declaration by the Presidency on behalf of the European Union on the trial with seven Baha’i leaders in Iran. The Presidency stressed its opposition to all forms of discrimination and persecution, especially based on religious belief.

Rahim Ahmadi will not be executed

Stop Child Executions is happy to announce that Rahim Ahmadi has a stay of execution for the time being. His mother received news yesterday that her son was not on the list of those scheduled to be executed. 

Seven people were taken to be executed on Monday. Five of them ended up being executed while  two, who had nooses around their necks ready to be executed ,were reprieved at the last minute.

 
Rahim Ahmadi’s lawyer sent a message today thanking all those who helped pressure the Iranian Judiary to halt his execution. Stop Child Executions also thanks all those who took action in this urgent matter.

Interview with lawyer about Rahim Ahmadi


Source:  http://rahai-zan.tv

Rahai Zan TV, Mino Hemati interviews Mr. Mostafaei attorney of Rahim Ahmadi, the youth in danger of hanging in Iran on Wednesday morning . حکومت اسلامي حکم اعدام نوجوان ديگري را به اجراميگذارد گفتگوي مينوهمتي با محمدمصطفائي، تلاش براي نجات جان رحيم احمدي در آخرين ساعات ادامه دارد«

 
 

Rahim Ahmadi has 3 days to live!!!


SCE President, Nazanin Afshin-Jam received news from former child-prisoner Reza Alinejad of the imminent execution of Rahim Ahmadi believed to be carried out this Wednesday, February 18th 2009.

Reza Alinejad who was recently saved from death row and released from prison, got a phone call from his past cellmates informing him that Rahim Ahmadi had been sent to the section where prisoners are held before they are to be executed.

Reza Alinejad described Rahim Ahmadi as a good and quiet boy who minded his own business. He said that he would often read his prayer books and pray. He also said that he was really good at handicrafts like knitting and sewing, activities given to prisoners to keep them occupied.

Background:

Despite a few Judges acknowledging that Rahim used a knife in self defense, his death sentence was confirmed by Iran’s head of Judiciary Ayatollah Shahroudi. On August 8th 2005, when Rahim was 15 years old, he stabbed and killed a man named Reza.  Shiraz police were notified that the attacker had fled the scene and started a widespread manhunt.  Rahim turned himself in the following day.  During investigation, Rahim said:

“the day before the incident happened, Reza and two of his friends confronted me. They beat me and ran away and of course, I hit them back. The next day, the three of them came after me again.  I was standing at my front door, when they attacked me. I managed to grab a knife away from one of them. In self-defense, I stabbed Reza. I had not planned to kill anyone and if I had not hit Reza, they would have hit me”.

Although Rahim was no more than 15 years old, the presiding judges considered him an adult from a religious standpoint and sentenced Rahim to death. He was transferred him to Adelabad prison in Shiraz where he spent the last 5 years in jail. The sentencing was confirmed by the Supreme Court and sent to Ayatullah Shahroudi for final approval. His death sentence was confirmed and he now awaits imminent execution.

 

Please send your urgent action by phoning or faxing the Permanent Mission of the Islamic Republic of Iran to the United Nations:

 

Mohammad Khazaee, Ambassador and Permanent Representative

622 Third Ave. New York, NY 10017
Tel: (212) 687-2020 / Fax: (212) 867-7086
E-mail:
iran@un.int

 

And writing to the Head of Judiciary in Iran


His Excellency Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Howzeh Riyasat-e Qoveh Qazaiyeh / Office of the Head of the Judiciary
Pasteur St., Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri,
Tehran 1316814737,
Islamic Republic of Iran
Phone: [00 98 21] 391 1109
Fax: [00 98 21] 390 4986

Email:  
Shahroudi@Dadgostary-tehran.ir

Salutation: Your Excellency

نامه به شاهرودی پیرامون رحیم احمدی، نوجوان محکوم به اعدام

ریاست محترم قوه قضاییه حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی

 با سلام و احترام؛ اخیرآ مستند به ماده 205 قانون مجازات اسلامی، حکم قصاص نفس یکی از موکلینم به نام آقای رحیم احمدی کمال آبادی که در سن 15 سالگی به اتهام قتل عمد مرحوم رضا زارع بازداشت و توسط قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس محکوم گردید را تنفیذ فرمودید. حال پرونده اتهامی ایشان جهت اجرای حکم به اجرای احکام دادسرای عمومی شیراز ارسال و هم اکنون موکلم درآستانه مرگ قرار دارند.

 

چون حکم صادره علیه ایشان بر خلاف شرع و قانون می باشد و همچنین ایرادات و شبهات بسیاری در پرونده وجود دارد که اجرای حکم را با مشکل جدی مواجه می کند لذا بنا به مراتب زیر استدعا دارد تا هر چه سریع تر مقرر فرمایید تا اجرای حکم قصاص نفس ایشان متوقف گردد. چرا که رویه و روال اجرای احکام دادسرای عمومی شیراز –  همانطور که یکی از موکلانم بنام بهنام زارع به دار آوریخته شدند – عدم ابلاغ مراتب اجرای حکم،  بر خلاف آیین نامه نحوه اجرای احکام اعدام وقصاص به وکیل محکوم علیه می باشد

1.رحیم احمدی کمال آبادی متولد 13/8/1368؛ که در هنگام ارتکاب جرم 15 ساله بود در دفاع از خود اقدامی انجام داد که ناخواسته، باعث قتل مرحوم رضا زارع گردید با این توضیح که در تاریخ 18/5/1384 موکلم خود را به کلانتری جام جم شیراز معرفی می کند و صراحتآ اظهار می دارد:« از قبل با متوفی دوست بوده ام و در شب گذشته به همراه سه نفر به هویت حسین، ایوب و ابراهیم در حالیکه سوار دو دستگاه موتور سیکلت بودند مرا تعقیب کردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند روز حادثه من اتفاقی با موتور سیکلت به محله ای به نام قلعه نو رفته بودم که با آنها برخورد کردم و در کوچه با یکدیگر درگیر شدیم آن سه نفر مرا داخل خانه حسین بردند؛ حسین چاقو داشت و رضا چوب داشت من چاقو را در درگیری از حسین گرفته بودم. رضا گردش کرد و با جلوی بدنش پرید بغل من و تیغه چاقو به سینه او فرو رفت.»

2.پزشگی قانونی پس از معاینه جسد و کالبد گشایی علت فوت را شوک ناشی از خونریزی شدید داخلی به دلیل اصابت جسم برنده به ریه چپ متوفی اعلام کرده است. احتمالا خونریزی شدید، به دلیل دیر رساندن مصدوم به بیمارستان بوده است که متاسفانه در این مورد تحقیقی صورت نگرفته است و بازپرس رسیدگی کننده به پرونده، صرف اقرار موکل به تسبیب در مرگ متوفی و وارد نمودن ضربه چاقو به بدن وی را کافی برای احراز مجرمیت موکل و در خواست مجازات قصاص نفس، فرض نموده است.

3.موکل نوجوان که به هیچ عنوان مستحق مرگ نیست در دادگاه اتهام قتل را می پذیرد چرا که او خود سبب قتل مرحوم رضا زارع بوده و خود را مسئول می دانسته است به همین خاطر به دلیل عذاب وجدان – آنهم در هنگامی که فاقد رشد عقلانی به لحاظ صغر سن بوده است- در شب وقوع جرم به کلانتری رفته و خود را به عنوان قاتل مرحوم معرفی کرده است ولی صراحتآ اعلام داشته که به هیچ عنوان قصد کشتن مقتول را نداشته، چون با وی دوست بوده است و مقتول در گیر و دار درگیری خود را به سمت موکل انداخته است. به هر حال صادقانه قتل را می پذیرد ولی منکر عمدی بودن قتل می شود لیکن قضات محترم شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس بدون توجه به اظهارات اولیه موکل و محتویات پرونده به استناد بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامی حکم به قصاص نفس موکل صادر نموده اند. به عبارت دیگر قضات دادگاه کیفری استان فارس به این نتیجه می رسند که موکل عمدی در نتیجه مجرمانه قتل نداشته و عملی را که انجام داده است نوعا کشنده بوده و از جمله مصادیق قتل عمد محسوب می شود.

4.قضات محترم شعبه 37 دیوانعالی کشور در مقام رسیدگی به تجدید نظر خواهی موکل از دادنامه صادره، طی دادنامه شماره 3670 در پرونده کلاسه 1/37/452 در تاریخ 16/8/1386 رای دادگاه بدوی مبنی بر قصاص نفس رحیم احمدی را با بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامی منطبق دانسته و اعلام کرده است که اگر هم متهم قصد قتل نداشته باشد چون عمل نوعآ کشنده است لذا قتل عمدی و موجب قصاص است هر چند به نظر اینجانب این موارد را نمی توان از جمله موارد قصاص محسوب کرد چرا که در قصاص تساوی در عقیده مجرمانه نیز شرط است بدین نحو که اگر شخصی قصد  کشتن دیگری را نداشت ولی عملی انجام داد که آن عمل نوعا کشنده باشد نمی توان با قصد قبلی وی را کشت. به هر حال این موضوع در قانون جرم محسوب شده و طبق قانون در سلب حیات دیگری در چنین مواقعی نیز حکم قصاص نفس جاری می شود.

5.از این موضوع مهم که بگزیرم در حقیقت نمی توان از مبانی قانونی و آنچه نمایندگان محترم مجلس به تصویب رسانده اند گذشت و آن منع اعدام اطفال زیر 18 سال می باشد که متاسفانه سالهاست به عنوان رویه قضایی برخلاف قانون در سیستم دادگستری اجرا می گردد با این توضیح که در سال 1372 كنوانسيون حقوق كودك وارد صحن علني مجلس شوراي اسلامي گرديد. نمايندگان محترم مجلس با اكثريت آراء مواد آن را به تصويب رساندند پس از آنكه كنوانسيون به شوراي محترم نگهبان ارجاع گرديد، اعضاي محترم شورای نگهبان  با حق شرط، كنوانسيون حقوق كودك را تأييد نمودند. مادة واحدة قانون الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون ياد شده مقرر مي دارد: «كنوانسيون حقوق كودك مشتمل بر يك مقدمه و 54 ماده به شرح پيوست تصويب و اجازه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به آن داده مي شود. مشروط بر آنكه مفاد آن در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانين داخلي و موازين اسلامي قرار گيرد از طرف دولت جمهوري اسلامي ايران لازم الرعايه نباشد.» شوراي محترم نگهبان در نظريه شمارة 5760 مورخ 4/11/1372 خود به مجلس شوراي اسلامي، مشخصاً موارد مخالفت كنوانسيون را با موازين شرع به اين شرح اعلام داشت:« بند 1 مادة 12 و بند هاي 1و3 ماده 13 و بند 1و3 ماده 14 و بند 2 ماده 15 و بند 1 ماده 16 و بند د قسمت 1 ماده 29 مغاير موازين شرع شناخته شد.» نتيجه اينكه به غير از موارد ياد شده، ديگر مواد كنوانسيون هيچگونه مغايرتي با شرع نداشته و در محاكم دادگستري مستند به مادة 9 قانون مدني كه مقرر مي دارد:« مقررات عهودي كه بر طبق قانون اساسي بين دولت ايران و ساير دول، منعقد شده باشد در حكم قانون است.» لازم الرعايه مي باشد. ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك مقرر مي دارد: كشورهاي عضو تضمين خواهند كرد كه:    «……… مجازات مرگ يا حبس ابد بدون امكان آزادي، نبايد در مورد جرمهايي كه اشخاص زير 18 سال مرتكب مي شوند اعمال گردد.» در نتیجه  صدور حكم به سلب حيات (اعدام یا قصاص نفس ) موکل بر خلاف صريح قانون بوده و دادنامه هاي صادره از اين حيث مخدوش است.

 به هر حال هر لحظه ممکن است موکل به پای چوبه دار هدایت شده و جانش از بدنش جدا گردد در حالیکه اجرای حکم با ایرادات عنوان شده از جمله اینکه اولآ پزشکی قانونی نسبت به رشد عقلانی موکل اظهار نظر ننموده است. ثانیآ – چگونکی اصابت چاقو به بدن مقتول محرز نشده و صرف اقرار موکل را آنهم در امور کیفری با توجه به اینکه صادقانه به عدم دخالت فیزیکی و ذهنی خود در عمل نوعآ کشنده بودن اعتراف نموده است نمی توان در محکومیت و قصاص نفس دخیل نمود  ثالثآ- به ادعای دفاع مشروع موکل ترتیب اثر داده نشده است موکل در هنگام وقوع جرم، توسط مهاجمین مورد حمله قرار گرفته و مقتول و دوستانش با چوب و لگد وی را مورد اصابت قرار دادند و بدیهی است در این زمان نه دسترسی به قوای دولتی می توان داشت و نه امکان فرار مهیا بوده است.

علی ایحال با عنایت به مراتب فوق از آن مقام معظم استدعا می نمایم که هر چه سریعتر دستور فرمایید اجرای حکم موکل متوقف گردد تا خدای ناکرده خون بی گناهی به ناحق ریخته نشود.

                                                                                       با تقدیم احترام

                                                                محمد مصطفایی وکیل رحیم احمدی کمال آبادی

         

گیرندگان:

1-دادستان محترم کل کشور

2-رئیس محترم حوزه نظارت و پیگیری قوه قضاییه.

3-جناب آقای شیرج بازرس ویژه مقام معظم قوه قضاییه.

4-رئیس محترم کمیسیون اصل نود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

5-دبیر محترم ستاد حقوق بشر قوه قضاییه به لحاظ صغرسن موکل در هنگام وقوع جرم.

6-رئیس محترم بازرسی کل کشور.

7-رئیس محترم دادگستری شیراز.

8-صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل ( یونیسف )

.

مرگ يا زندگي ! ‌سرنوشت سه نوجوان محكوم به اعدام مشخص شد

اعتماد ملي:‌
 
سرنوشت سه متهمي كه در سن نوجواني مرتكب قتل شده بودند با آزادي يكي از محكومان در پي رضايت اولياي‌دم، انتظار براي استيذان از رئيس قوه قضاييه براي متهم دوم و صدور حكم مرگ براي نفر سوم مشخص شد. صدور و اجراي حكم قصاص براي اين متهمان در حالي است كه بر اساس ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك، كودكاني كه در كمتر از 18 سال مرتكب جرم شوند را نمي‌توان به مرگ محكوم كرد. اين ماده با تصويب نمايندگان مجلس، در حكم قانون بوده و مسوولان قضايي بايد آن را اجرا كنند اما برخلاف قانون، چنين احكامي صادر شده و پس از تنفيذ از سوي رياست محترم قوه قضاييه، اجرا مي‌شود.

آزادي نوجوان محكوم در آينده نزديك ‌

<ايمان‌> متولد نهم خردادماه سال 68 است، او سوم تيرماه سال 85 در نزاعي كه حوالي گلپايگان اصفهان رخ داد، جوان 26

ساله‌اي به نام <امير> را به قتل رساند و پا به فرار گذاشت اما زماني كه ماموران از راه رسيدند برادر متهم را دستگير كرده و به كلانتري منتقل كردند. با اين اقدام پليس، ايمان كه از ماجراي دستگيري برادرش باخبر شده بود، خود را به پليس معرفي و در آگاهي اصفهان به قتل اعتراف كرد و گفت: از حدود دو ماه قبل امير پشت‌سر من حرف‌هاي نامناسبي مي‌زد، تا اينكه روز حادثه با يكي از دوستانم به نام <بهنام> درگير شد و به يكديگر فحاشي كردند. او ادامه داد: بعد از ظهر همان روز من همراه بهنام به پارك شهرداري رفتيم و امير هم آمد. در آنجا باز هم حرف‌هاي نامناسبي به من زد، از همان لحظه درگيري ميانمان آغاز شد اما مردم ما را جدا كردند. پس از اين ماجرا با بهنام به مغازه پدرم رفتيم و امير با دوستانش به در مغازه پدرم آمدند و مي‌خواستند مرا مورد ضرب و شتم قرار دهند، به همين خاطر از مغازه پدرم چوبي آوردم كه امير آن را از من گرفت و ضربه‌اي به سرم زد. اين ضربه منجر به شكستن سرم شد. اين اقدام سبب شد تا با بهنام به مغازه برادرم رفته و يك كارد از مغازه بردارم. به سمت پارك شهرداري حركت كرديم. امير با دوستانش در پارك بودند و امير باز دنبال ما آمد و درگير شديم، به‌شدت ترسيده بودم، چاقو را به طرف امير پرت كردم كه به سينه‌اش اصابت كرد. او را به بيمارستان بردند اما به‌دليل جراحت زياد جان باخت. بدين‌ترتيب با اعترافات متهم، براي او قرار مجرميت صادر شد. پرونده براي تعيين مجازات به شعبه 17 دادگاه كيفري اصفهان رفت و در جلسه رسيدگي، متهم اعلام كرد: تمام اعترافاتم در پليس آگاهي از روي فشار بوده است. بر اين اساس متهم ارتكاب قتل را منكر شد.

محمد مصطفايي، وكيل ايمان درباره اين پرونده توضيح داد: به‌رغم انكار ارتكاب قتل، بيشتر قضات شعبه بدون در نظر گرفتن ادعاي جديد ايمان به استناد بند<ب> ماده 206 قانون مجازات اسلامي حكم قصاص نفس او را صادر كردند. اقليت قضات نيز اعلام كردند، احضار شهود، مطلعان و افراد ديگري كه در درگيري دخالت داشتند براي كشف حقيقت ضروري است.

در اين ميان دادنامه صادره پس از ابلاغ به متهم مورد اعتراض قرار گرفت كه قضات ديوان‌عالي كشور نيز بدون توجه به محتويات پرونده و انكار شديد ايمان حكم دادگاه بدوي را تاييد كردند اما اولياي‌دم مقتول رضايت خود را اعلام كرده و ايمان به‌زودي از زندان آزاد خواهد شد.

اجراي حكم قصاصي ديگر در انتظار استيذان

از سوي ديگر پرونده <حسين> نوجواني كه در 16 سالگي مرتكب قتل شده بود، در اجراي حكم قصاص نفس براي استيذان به دفتر رياست محترم قوه قضاييه فرستاده شد.

اين مقام قضايي اما براي سومين بار دادنامه‌هاي صادره را خلاف شرع اعلام كرد. بر همين اساس اين پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد. ساعت 40/19 دقيقه بيست و يكم مردادماه سال 82 ماموران كلانتري 108 نواب هنگام گشت‌زني متوجه شدند دو مرد جوان در حال فرار هستند و عده‌اي نيز آنها را تعقيب مي‌كنند، بر اين اساس وارد عمل شده و هر دو را دستگير كردند. اين دو جوان كه خود را <حسين> و <امرالله> معرفي كردند، مورد بازجويي قرار گرفتند. اين در حالي بود كه يكي از دوستان اين دو متهم از سوي كسبه محل دستگير شده بود. ماموران در بررسي‌هاي اوليه متوجه شدند ميان دستگير‌شدگان و عده‌اي ديگر درگيري به وجود آمده و يك نفر به نام <مهدي> به‌دليل ضربات متعدد يك شيء برنده به قفسه سينه جان باخته است. با توجه به مشخص شدن اين موضوع، <حسين> مورد بازجويي قرارگرفت و پس از تفهيم اتهام ماجرا را اينگونه نوشت: از خيابان زنجان حركت مي‌كردم كه براي رفتن به دستشويي به يك خانه نيمه‌ساز رفتم، در آنجا ديدم پسر جواني با يكي از دوستان من درگير شده است، به همين خاطر آنها را جدا كردم اما پسر جوان مي‌گفت من بچه كوچه مبارز هستم، ناگهان دوباره با دوستم <ابراهيم> درگير شد و خطاب به دوستش گفت، به بچه‌ها بگو از مغازه بيايند! ناگهان پسر قدبلندي آمد و با ميله به سر من و امرالله زد. من دست‌هاي او را گرفتم و گفتم نزن. ما با هم دعوا نداريم و از اين طريق پسر جوان را با حرف‌هاي خود قانع كردم اما در اين حال ناگهان از پشت، جوان قبلي ضربه‌اي به من وارد كرد از اين رو تكه ورق گالوانيزه كه بي‌مورد داخل جيبم بود را بيرون آوردم و ديدم پسرك جوان با شلنگي كه از داخل ساختمان بيرون آورده به من حمله ور شد و من دست خود را بالا گرفتم تا به من اصابت نكند كه ناگهان تيغ از دست من رها شد و به زير ماشين افتاد . به گفته محمد مصطفايي وكيل اين پرونده، اعترافات موكلش در حالي بود كه حسين در جلسه ديگري اظهار كرد كه چاقو در دستش بوده و براي ترساندن مقتول آن را به ناحيه سينه او وارد كرده است. متهم در دادگاه در حضور قضات شعبه 74 كيفري استان اظهار كرد كه چاقو را از جيب در آورده اما به بدن مقتول نزده است و در اين هنگام مردم فرياد زدند كه قاتل را بگيريد! در نهايت دادگاه نوزدهم بهمن‌ماه همان سال حكم قصاص نفس (اعدام) براي حسين را صادر كرد و قضات شعبه 27 ديوان‌عالي كشور نيز در تاريخ چهارم تيرماه سال 83 با اين استدلال كه حصول علم با وجود زمينه مناسب جهت حصول علم از طريق متعارف كه عمدتا اعترافات صريح و مشروح اوليه متهم است حكم صادره را تاييد كرد.

مصطفايي اضافه كرد: حسين يكبار در اجراي ماده 18 قانون تشكيل دادگاه‌هاي عمومي و انقلاب تقاضاي رسيدگي به پرونده خود را كرد كه شعبه هفتم تشخيص ديوان‌عالي كشور درخواست او را رد كرد.

اين در حالي است كه به گفته پدر مقتول در جلسه دادرسي نوزدهم بهمن‌ماه سال 82 فرزندش هيچ اختلافي با متهم نداشته و انگيزه ديگري هم كه توجيه كننده قصد قتل در محكوم عليه باشد در پرونده پيدا نشده است، بر اين اساس نمي‌توان ادعا كرد متهم با نيت و قصد قبلي مرتكب قتل مقتول شده است. يعني مورد با بند الف ماده 206 قانون مجازات اسلامي انطباق ندارد. ‌ وي مي‌افزايد: از سوي ديگر از آنجا كه براساس گزارش معاينه جسد، فقط يك بريدگي در سينه مقتول وجود داشته كه منجر به فوت او شده و با توجه به اينكه تعداد افراد حاضر در نزاع دسته‌جمعي و مجروح شدن برخي ديگر از آنها به فرض آنكه اصل ايراد ضربه با تيزي دست‌ساز از ورق گالوانيزه از سوي محكوم عليه معلوم بوده باشد اما هيچ حجت شرعي و قانوني براينكه زدن آن به ناحيه حساس سينه مقتول نيز مقصود و مراد او بوده باشد وجود ندارد و بديهي است به مجرد زدن ضربه با اين وسيله بدون آنكه هدف واقعي اصابت به سينه باشد، از مصاديق فعل نوعا كشنده به شمار نمي‌رود تا مشمول بند ب ماده 206 و داخل در عنوان قتل عمد شود. ‌ با اين وصف در اجراي ماده 2 قانون وظايف و اختيارات رئيس قوه قضاييه پرونده بار ديگر در شعبه 13 ديوان‌عالي كشور مطرح و مورد رسيدگي قرار گرفت و قضات شعبه استدلالات بيان شده را رد كردند.

در حال حاضر پرونده مجددا با عنايت به دستور مقام معظم قوه قضاييه جهت بررسي مجدد به شعبه سي‌وسوم ديوان‌عالي كشور ارسال شد.

ايستادن نوجواني ديگر در صف اعدام

<رحيم> متولد سيزدهم مردادماه سال 68 در سن 15 سالگي به اتهام قتل عمد <رضا> بازداشت و روانه زندان عادل‌آباد شد. ‌

بر اساس گزارش كلانتري 206 شيراز هجدهم مردادماه سال 84 در جاده تركان، سه راه قلعه‌نو شيراز، ميان 2 جوان يك درگيري رخ داد كه در نهايت رحيم با چاقويي كه در دست داشت، در دفاع از جان خود، ضربه اي به سينه جوان ديگر وارد و به سرعت فرار كرد. رحيم اما پس از چند ساعت خود را به كلانتري معرفي كرد. اين متهم پس از دستگيري مدعي شد مقتول در شب قبل از اين ماجرا، همراه 3 نفر به نام‌هاي <حسين>، <ايوب> و <ابراهيم> درحالي‌كه سوار بر 2 موتورسيكلت بودند او را تعقيب كرده و مورد ضرب و جرح قرار دادند.

او اضافه كرد: شامگاه هفدهم مرداد ماه از مقابل در دوم پاسگاه به سمت منزلمان حركت مي‌كردم كه حسين به اتفاق ابراهيم، رضا و ايوب به سمت من آمدند و به خاطر اختلاف شب قبل، درگيري بين ما ايجاد شد. حسين چاقو در دست داشت اما در درگيري چاقويش به زمين افتاد، من نيز آن را برداشته و بدون آنكه قصد قتل داشته باشم، از ترس و براي دفاع از خود ضربه‌اي به حسين وارد كردم. اين متهم در شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس در شيراز محاكمه شد و به استناد بند <ب> ماده 206 قانون مجازات اسلامي و بنا به درخواست اولياي‌دم، محكوم به قصاص نفس شد. محمد مصطفايي وكيل اين پرونده درباره صدور حكم قصاص براي موكلش گفت: صرف‌نظر از اينكه رحيم در دفاع از خود مرتكب جرم شده و مستحق مرگ نيست، لازم به گفتن است كه او در زمان ارتكاب جرم، تنها 15 سال داشت و طبق ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك كودكاني كه در كمتر از 18 سال مرتكب جرم شوند را نمي‌توان به مرگ محكوم كرد. اين ماده با تصويب نمايندگان مجلس در حكم قانون بوده و براي محاكم دادگستري، لازم‌الاتباع است اما برخلاف قانون، چنين احكامي صادر و پس از تنفيذ از سوي رياست محترم قوه قضاييه، اجرا مي‌شود. وي افزود: حكم قصاص رحيم نيز اخيرا از سوي رياست محترم قوه قضاييه تاييد شد و بر اين اساس جان رحيم هر لحظه در خطر بوده و امكان دارد مجري حكم همچون <بهنام زارع> و <رضا حجازي> بدون آنكه اطلاعي به وكيل پرونده دهد اجرا شود. اين در حالي است كه اسامي <بهمن سليميان> در اصفهان، <محمد فدايي> و <بهنود شجاعي> در تهران و <امير امراللهي> در شيراز نيز به اتهام قتل در ليست اعدامي‌هاي زير 18 سال قرار دارد.

Another juvenile at imminent danger of execution

In a letter to SCE, attorney Mohammad Mostafaei  reported that another juvenile, Rahim Ahmadi is at imminent danger of execution, after hiexecution has been approved by Iran´s head of Judiciary, Ayatollah Shahrudi. 

Rahim (20) is convicted of a murder he allegedly committed when he was 15 years old. According to his lawyer, few judges have acknowledged that Rahim used a knife in his self defence, however Rahim was sentenced to death and his sentenced was approved by the supreme court and acknowledhed by head of judiciary.

According to Mr. Mostafaei, Rahim could be executed at any moment. TheAnother juvenile, Behnam Zare was executed in August 2008 in the Adelabad prison of Shiraz without informing his lawyer or family.

رحیم احمدی نوجوان در آستانه اعدام

رحیم احمدی متولد سیزدهم مردادماه سال هزار و سیصد و شصت و هشت در سن 15 سالگی میله های زندان عادل آباد شیراز – همان جایی که بهنام زارع نوجوانی که در سن 15 سالگی مرتکب جرم شده بود – را همدم خود دید. او از 15 سالگی به اتهام قتل عمدی مرحوم رضا زارع بازداشت شد. در تاریخ 18/5/1384 بر حسب گزارش کلانتری 206 شیراز در جاده ترکان، سه راه قلعه نو شیراز، درگیری بین رحیم و رضا رخ می دهد که رحیم با چاقویی که در دست داشت زمانیکه قصد دفاع از جان خود را داشت ضربه ای به بدن مقتول وارد آورده و او را از ناحیه سینه مجروح می کند و سپس متواری می شود.

رحیم در حالیکه می توانست متواری شود پس از چند ساعت خود را به کلانتری معرفی می نماید. وی پس از بازداشت مدعی می شود که مقتول در شب قبل از این ماجرا، به همراه سه نفر به نامهای حسین، ایوب و ابراهیم در حالی که سوار دو دستگاه موتور سیکلت بودند او را تعقیب کرده و مورد ضرب و جرح قرار می دهند. در روز حادثه رحیم در حال رفتن به منزلشان بود که حسین به اتفاق ابراهیم، رضا و ایوب در نزدیکی منزلشان ایستاده بودند به سمت من آمدند و به خاطر اختلاف شب قبل، درگیری بین ما ایجاد شد حسین چاقو در دست داشت چاقو از دست وی می افتد و رحیم برای دفاع از خود چاقو را بر می دارد و بدون آنکه قصد کشتن داشته باشد از ترس

و هیجانی که داشته، به صورت ناگهانی برای دفاع از خود ضربه ای به متوفی  وارد می آورد رحیم می گوید هرکدام از مهاجمین، وسیله ای برای حمله داشتند و من ناخودآگاه توانستم چاقوی یکی از آنها را از زمین بردارم. وی در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس در شیراز محاکمه می شود قضات این شعبه آقایان 1- داود رضاییان 2- قباد رمانیان 3- حسین صمدی 4- قدرت اله میرفردی و 5- محمد وحید ذاکری نیا بدون توجه به دفاعیات رحیم مبنی بر اینکه قصد قتل نداشته و از خود دفاع نموده است وی را به استناد بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامی  بنا به درخواست اولیاءدم، محکوم به قصاص نفس می نمایند. زمانیکه حکم صادره به رحیم ابلاغ می شود به حکم صادره اعتراض می نماید که متاسفانه قضات شعبه 37 دیوانعالی کشور، حکم قصاص نفس رحیم را تایید می نمایند.

صرفنظر از اینکه رحیم  در دفاع از خود مرتکب جرم شده و مستحق مرگ نیست. وی  در زمان ارتکاب جرم تنها 15 سال داشت و طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک کودکانی که در کمتر از 18 سال مرتکب جرم شوند را نمی توان به مرگ محکوم نمود این ماده با تصویب نمایندگان مجلس در حکم قانون بوده و برای محاکم دادگستری، لازم الاتباع می باشد ولی در کمال تاسف برخلاف قانون ملاحظه می کنیم که چنین احکام ناعادلانه ای صادر و پس از تنفیذ توسط ریاست محترم قوه قضاییه، اجرا می گردد.

حکم قصاص رحیم احمدی نیز اخیرا توسط ریاست محترم قوه قضاییه به تایید رسیده و با اذن داده شده، جان رحیم هر لحظه در خطر بوده و امکان دارد مجری حکم همچون بهنام زارع و رضا حجازی بدون اینکه اطلاعی به وکیل مدافع محکومین دهند اجرا گردد.

تاکنون داد این نوجوانان را به گوش ریاست قوه قضاییه، مجلس و نهادهای مختلف رسانده ام ولی تاکنون صدای این نوجوانان که به ناحق پرپر می شوند به گوش هیچ کس نرسیده است. باز هم  از ریاست قوه قضاییه می خواهم که تا دیر نشده، آبروی کشورمان را در مجامع بین المللی حفظ کنند و نگذارند ایران بیش از این رکورد دار اعدام اطفال زیر 18 سال شود.