Tag Archives: row

بیانیه ریاست اتحادیه اروپا در رابطه احکام اعدام محمد لطیف، علی مهین ترابی و حسین حقی

تهران –1386/9/27

اتحادیه اروپا مراتب نگرانی عمیق خود را در رابطه با تصمیم دیوان عالی در رابطه با احکام اعدام محمد لطیف، علی مهین ترابی و حسین حقی، اعلام می دارد ریاست اتحادیه اروپا مایل به یاد آوری تعهدات و مسئولیت های بین المللی جمهوری اسلامی ایران مخصوصا در رابطه با مفاد توافقنامه اجلاسیه بین المللی حقوق سیاسی و مدنی ( ماده 6 بند 5) و همچنین میثاق حقوق کودک ( ماده 37) ، می باشد. ریاست اتحادیه اروپا از جمهوری اسلامی ایران درخواست می نماید تا رای صادره دادگاه جهت محمد لطیف، علی مهین ترابی و حسین حقی را به سبب تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی ایران ، مورد بررسی و بازنگری مجدد قرار دهند ریاست اتحادیه اروپا از مقامات جمهوری اسلامی ایران درخواست تصویب سریع قانون جدید مطرح در مجلس در رابطه با دادگاه نوجوانان و همچنین حصول اطمینان از حذف حکم اعدام برای افراد زیر سن قانونی و کسانی که در سنین کودکی مرتکب بزه می گردند را بطور شفاف ، در قانون مذکور را دارد. ریاست کشورها ی اتحادیه اروپا از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درخواست انتقال این پیام را به مقامات مجلس و شورای نگهبان و همچنین قوه قضاییه، را می نماید. اتحادیه اروپا مجددا موضع دیرینه خود را در مخالفت و ضدیت با مجازات اعدام، تحت هر شرایطی را اعلام داشته و کاربرد مجازات اعدام برای افراد زیر سنین قانونی را قویا مردود می داند
 

EU Presidency "deeply concerned" about 3 imminent child executions

Following the Urgent Calls about the imminent executions of Mohammad Latif, Ali Mahin-Torabi and Hossein Haghi, the president of European Union issued the following statement.

Nazanin Afshin-Jam and Stop Child Executions Campaign thank the European Union and its presidency for their immediate attention:

EU Presidency Statement on the Supreme Court’s decision concerning the death sentences on Mohammad Latif, Ali Mahin Torabi and Hossein Haghi 

Date:   2007-12-17 
 
The EU Presidency is deeply concerned about the decision by the Supreme Court concerning the death sentences on Mohammad Latif, Ali Mahin Torabi and Hossein Haghi.

The EU Presidency recalls Islamic Republic of Iran’s international commitments and obligations under the Convention on the Rights of the Child (Article 37) and the International Covenant on Civil and Political Rights (Article 6, n.5).

The EU Presidency calls upon the Islamic Republic of Iran to review the sentences on Mohammad Latif, Ali Mahin Torabi and Hossein Haghi under Islamic Republic of Iran’s international commitments and obligations.

The EU Presidency calls on the Iranian authorities to approve by the due instances the new law on juvenile courts and to make sure that the waiver of the death sentences for minors and for crimes committed during childhood is clearly stated there.

The EU Presidency asks the Ministry of Foreign Affairs of the Islamic Republic of Iran to convey this message to the Majlis and the Guardians Council, as well as to the Judiciary.

The EU Presidency reiterates EU’s longstanding opposition to the death penalty in all circumstances and strongly condemns the application of capital punishment to minors.

http://www.eu2007.pt/UE/vEN/Noticias_Documentos/Declaracoes_PESC/20071217Irao.htm

حسین حقی در آستانه اعدام

 محمد مصطفایی
پرونده حسین حقی برای استیذان به دفتر ریاست محترم قوه قضاییه ارسال شد

در ساعت 19:40 دقیقه مورخ 21/5/1382 مامورین گشت کلانتری 108 مشاهده می کنند دو مرد جوان در حال فرار هستند و عده ای آنها را تعقیب می کنند مامورین دو نفر مرد جوان را که خودشان را حسین حقی و امراله ت معرفی می کنند دستگیر نموده و یکی از دوستان آنها توسط کسبه محل دستگیر می شود مامورین متوجه می شوند که بین دستگیر شدگان و عده ای دیگر درگیری به وجود آمده و یک نفر به نام مهدی خلیلی مورد ایراد ضرب قرار گرفته و در اثر اصابت جسم تیز و برنده به قفسه صدری سینه و شدت جراحت وارده فوت نموده است حسین حقی در ابتدای بازجویی پس از تفهیم اتهام ماجرا را شرح داده و می نویسد از خیابان زنجان در حال حرکت بودیم برای دستشویی به یک خانه نیمه ساز رفتم دیدم پسر جوانی با یکی از دوستان من درگیر شده ، من آنها را جدا کردم ولی پسرک جوان می گفت من بچه کوچه مبارز هستم ناگهان دوباره با ابراهیم درگیر شد و به دوستش گفت به بچه ها بگو از مغازه بیایند ناگهان پسر قد بلندی آمد و با میله به سر من و امراله زد . من دستهای او را گرفتم و گفتم نزن ما دعوا نداریم و پسرک را با حرفهای خود قانع نمودم که ناگهان از پشت پسرک قبلی مشت پرتاب کرد و مرا از پشت گرفت و زد من پسرک را از خودم جدا نمودم و از داخل جیب خود تکه ورق کالواریزه که بی مورد داخل جیبم بود در آوردم و دیدم پسرک جوان با شلنگی که از داخل ساختمان بیرون آورد به من حمله ور شد و من دست خود را بالا گرفتم تا به من اصابت نکند ناگهان تیغ از دست من رها شد و به زیر ماشین افتاد …. .


حسین متعاقبا به این صورت اقرار نموده که چاقو در دستش بوده و در حالیکه ترسیده بود به قصد ترسندن مقتول آن را به ناحیه
سینه مقتول زده است او در دادگاه در حضور قضات شعبه 74 کیفری استان اظهار نمود که چاقو را از جیب در آورده ، ولی به بدن مقتول نزده است و در این حین مردم فریاد زدند که قاتل را بگیرید .در نهایت دادگاه در تاریخ 19/11/1382 مبادرت به صدور حکم به قصاص نفس (اعدام) حسین حقی صادر می نماید و قضات شعبه 27 دیوانعالی کشور نیز در تاریخ 4/4/1383 با این استدلال که حصول علم با وجود زمینه مناسب جهت حصول علم از طریق متعارف که عمدتا اقاریر و اعترافات صریحه و مشروحه اولیه متهم می باشد حکم صادره را تایید می نمایند. موکل یکبار در اجرای ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب تقاضای رسیدگی به پرونده خود را می نماید که شعبه هفتم تشخیص دیوانعالی کشور درخواست موکل را رد می نماید .

پرونده پس از سیر مراحل قانونی جهت استیذان قصاص نفس حسین حقی به نظر ریاست محترم قوه قضاییه می رسد که یکی از بازرسان ویژه چنین استدلال می نماید :« چون محکوم علیه در جلسه دادرسی نزد قضات محترم صادر کننده حکم نه تنها اقرار به ارتکاب قتل مقتول نکرده بلکه صریحا آن را منکر نموده است بنابراین مسلما طریق اثبات قتل نزد دادگاه اقرار او نبوده است همچنین چون بینه واجد شرایط در جلسه دادرسی نزد قضات موصوف از جانب مدعیان قتل علیه محکوم اقامه نگردیده بنابراین بی تردید طریق اثبات قتل شهادت دو مرد عادل نیز نبوده است بحث لوث و قسامه نیز مطرح نگردیده، لاجرم آنگونه که شعبه 27 دیوانعالی کشور در دادنامه صادره مقدر دانسته طریق اثبات قتل را علم قضات محترم صادر کننده رای تلقی کرد چنین علم تقدیری واجد خصیصه متعارف نیست و نمی توان حکم قصاص نوجوان محکوم علیه را بر آن مبتنی کرد. مضافا به اینکه چون به گفته پدر مقتول در جلسه دادرسی مورخ 19/11/1382 فرزندش هیچ اختلافی با متهم نداشته و انگیزه دیگری هم توجیه کننده قصد قتل در محکوم علیه باشد در پرونده امر احراز نمی گردد بی شک نمی توان ادعا کرد که وی با نیت و قصد قبلی مرتکب قتل مقتول شده است یعنی مورد با بند الف ماده 206 قانون مجازات اسلامی انطباق نداشته است . از سوی دیگر چون به حکایت گزارش معاینه جسد فقط یک بریدگی در سینه مقتول وجود داشته که سبب فوت وی شده است و با ملاحظه تعداد شرکت کنندگان در نزاع دسته جمعی و مجروح شدن برخی دیگر از آنها به فرض آنکه اصل ایراد ضربه با تیزی دست ساز از ورق گالوانیزه توسط محکوم علیه معلوم و مفروض بوده باشد اما هیچ حجت شرعی و قانونی بر اینکه زدن آن به ناحیه حساس سینه مقتول نیز مقصود و مراد او بوده باشد وجود ندارد و بدیهی است مجرد زدن ضربه با آلت موصوف بدون آنکه زدن به موضع حساس مانند ناحیه قلب قصد شده باشد از مصادیق فعل نوعا کشنده به شمار نمی رود تا مشمول بند ب ماده 206 و داخل در عنوان قتل عمد باشد و حداقل وجود شبهه و تردید در این باره به اقتضای عموم و اطلاق قاعده درء مسقط قصاص خواهد بود بنا به انچه بیان شد بر فرض صحت رای دادگاه در احراز اصل انتساب قتل مقتول به محکوم علیه فعلی در تشخیص نوع آن که قتل عمدی تلقی شده قضات صادر کننده حکم بدوی دچار خطا و اشتباه مسلم گردیده اند و شعبه 27 دیوانعالی کشور و شعبه هفتم تشخیص هم بدون التفات و عنایت کافی از کنار این اشکال موثر گذشته اند و چنین حکمی شایسته سلب حیات از محکوم علیه را ندارد »

با این وصف در اجرای ماده 2 قانون وظایف و اختیارات ریاست محترم قوه قضاییه پرونده بار دیگر در شعبه 13 دیوانعالی کشور مطرح رسیدگی قرار گرفت و قضات شعبه استدلالات بیان شده را رد نموده و اعلام نمودند قاعده درء در شبهات مخصوص حدود است نه قصاص .

در حال حاضر پرونده جهت استیذان به دفتر ریاست محترم قوه قضاییه ارسال شده و هر لحظه امکان دارد موکلم به دار آویخته شود .

سن کم ، بی تجربگی ، غرور جوانی ، فشار های روحی و روانی حاکم بر نامبرده و هزاران عیب دیگر که در کودکان کنونی جامعه به وضوح میتوان دید باعث شد تا حسین در حالی که به هیچ وجه آغاز کنندۀ درگیری نبوده ، وارد معرکه ای شود که در آخر امیدی به ادامۀ زندگی نداشته باشد و هر آن احساس کند که به دار آویخته خواهد شد . او وقتی می بیند دوستانش به نامهای سعید و ابراهیم و امر اله و چند نفر دیگر در حال نزاع هستند بدواً به نیت فصل خصومت و نزاع به پا می خیزد و متعاقباً وقتی می بیند مقتول شیلنگی که سر آن به تکه آهنی وصل شده است در دست دارد و با آن هجوم آورده و دوستان دیگرش نیز در معرض خطر قرار دارند ، یک قطعه ورقۀ گالوانیزه ای که در جیب داشت را در آورده و می خواهد که مقتول او را رها کند ولی متأسفانه با ادامۀ هجوم ، حسین متوجۀ عملکرد خود نمی شود و وقتی چشم باز می کند متوجۀ فریاد اهالی محل می شود که می گویند : « قاتل را بگیرید » در حالی که دیگر متهمین نیز مسلح به چاقو بوده اند و معلوم نیست چه کسی به مقتول ضربه وارد آورده است .

آنچه که مسلم است اینکه متهم در دادگاه منکر هرگونه ایراد ضربی به مقتول شده و قبل از آن در دادسرا تحت فشار های روحی و بعلت صغر سن اتهام وارده را می پذیرد بی آنکه بداند نتیجۀ پذیرش اتهام در آینده چه خواهد شد او در درگیری ای بوده که همگی به سر و کلۀ همدیگر می زدند و دست بردار معرکۀ ساختگی خویش نبوده اند بنابراین لازم و مفید بود تا صحنۀ درگیری و نزاع به صورت جامع و کامل بازسازی شود و در حضور شهود و متهمین واقعیت روشن گردد .

در کنار مطالب گفته شده آنچه که از اهمیت بالایی برخوردار است صدور حکم به اعدام موکل به دلیل سن کم وی می باشد با این توضیح که موکل در هنگام وقوع قتل تنها 16 سال داشت و طبق معاهدات بین الملل افراد زیر 18 سال را نباید اعدام کرد کشورمان ، ایران ، هم دو قرارداد بین المللی (میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک) را پذیرفته که در آن اعدام کسانی که به هنگام ارتکاب جرم به سن 18 سالگی نرسیده اند ممنوع است دولت ایران کنواسیون حقوق مدنی و سیاسی را در سال 1975 ( 1354 هجری شمسی ) و کنواسیون حقوق کودک را در سال 1994 (1370) امضاء کرده است . طبق کنواسیون حقوق کودک ، اطفال زیر 18 سال بالغ نیستند و به خاطر نداشتن بلوغ فکری ممکن است نتوانند پیامد های اعمال خود را پیش بینی کنند همانطور که موکل نتوانست اعمالش را کنترل نماید از این رو نباید برای آنان مجازات های سخت که

در صورت صحت ادعایشان بر بی گناهی به هیچ عنوان جبران پذیر نیست در نظر گرفت

URGENT CALL: Hossein Haghi facing imminent execution

Hossein Haghi is a 20 year old boy who is facing execution for an alleged murder in August of 2003 at the age of 16. Hossein’s was sentenced to death 9 month later. His execution verdict was subsequently approved in June of 2004 by the superior court of Islamic regime in Iran.
Yesterday Hossein’s Attorney Mohammad Mostafaei in a letter notified Stop Child Execution Campaign that Hossein’s file has now been sent to Ayatollah Shahrudi, the head of Iran’s judiciary for final signature before execution. Mr. Mostafaie who is representing 14 children on death row wrote: “my client at any moment can be hanged” .

Hossein Haghi and his friend Amrollah were arrested after a group fight when another boy named Mehdi Khalili got killed due to a a chest wound with a galvanized sheet metal. Hossein states that he did not stab the victim and the fight had started after the victim and his friends attacked Hossein and his friend. According to
Hossein’s testimony as he was walking in the street he saw another young boy was fighting a friend of his. As he approached to separate them, the other boy told his friend to call more friends. Hossein states that a tall guy approached him and hit him and his friend amroallah in the head with an iron bar. “I said don’t hit us we have no intention to fight and convinced him not to hit us anymore and suddenly the first boy punched me from the back. I pulled a metal from my pocket and he took a water hose and attacked me with it. I lifted my hand and the hose hit my hand and the metal sheet fell under a car.” Hossein said in his testimony. According to the a police investigator report , there were no witnesses to testify that they saw Hossein Haghi stabbing Mehdi.

SCE campaign strongly condemns the execution of Hossein Haghi as the International law strictly prohibits the use of the death penalty against people convicted of crimes committed when they were under 18. As a state party to both the International Covenant on Civil and Political Rights (ICCPR) and the Convention on the Rights of the Child (CRC), Iran has undertaken not to execute child offenders. However, since 1990, the ruling Islamic regime in Iran has executed at least 30 child offenders, including at least 6 so far this year. 80 child offenders are recorded by SCE to be on death row in Iran. This number may be even higher as according to reports, at least a further 15 Afghan child offenders may be under sentence of death. According to the recent statistics provided by an Iranian police official about 170 children can be facing execution in Iran. There has been a surge in processing the children’s file for execution and this is the FOURTH URGENT CALL IN ONE MONTH that Stop Child Executions Campaign had to issue, the other three being for Ali Mahin-Torabi, Mohammad Latif and Delara Darabi. Iran’s regime executed a 20 year old boy, Makwan Moloudzadeh, earlier this month for alleged homosexuality at the age of 13.

The legal proceedings in Hossein’s case, like those of other child offenders facing the death penalty, may have been flawed. As well as noting that Iran is violating international law by sentencing child offenders to death, SCE Campaign is concerned about the use of evidence in these cases, including that of expert witnesses, where relevant, in trials, and relevant circumstantial evidences.


RECOMMENDED ACTION:
Please send appeals to arrive as quickly as possible, in Persian, Arabic, English, French or your own language:

– calling on the Iranian authorities to immediately halt the execution of Hossein Haghi.
– expressing concern that Hossein haghi was sentenced to death for a crime committed when he was under 18;
– urging the Head of the Judiciary to investigate the procedures followed in this case from the investigation through to its confirmation by the Supreme Court;
– calling for the death sentence against Hossein Haghi to be commuted;
– reminding the authorities that Iran is a state party to the International Covenant on Civil and Political Rights and the Convention on the Rights of the Child, which prohibit the use of the death penalty against people convicted of crimes committed when they were under 18, and that the execution of Hossein Haghi would therefore be a violation of international law;
– urging the authorities to pass legislation to abolish the death penalty for offences committed by anyone under the age of 18, so as to bring Iran’s domestic law into line with its obligations under international law;
– stating that you acknowledge the right and responsibility of governments to bring to justice those children suspected of criminal offences, but unconditionally opposes their death penalty.

APPEALS TO:
Head of the Judiciary
His Excellency Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Ministry of Justice, Panzdah Khordad (Ark) Square,
Tehran, Islamic Republic of Iran
Salutation: Your Excellency
Email: info@dadgostary-tehran.ir (In the subject line: FAO Ayatollah Shahroudi)
Fax: +98 21 3390 4986 (please keep trying, if the called is answered, say “fax please”)

Leader of the Islamic Republic
His Excellency Ayatollah Sayed ‘Ali Khamenei, The Office of the Supreme Leader
Islamic Republic Street – Shahid Keshvar Doust Street
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email: info@leader.ir
Salutation: Your Excellency

COPIES TO:
Director, Human Rights Headquarters of Iran
His Excellency Mohammad Javad Larijani
C/o Office of the Deputy for International Affairs
Ministry of Justice,
Ministry of Justice Building, Panzdah-Khordad (Ark) Square,
Tehran, Islamic Republic of Iran
Fax: + 98 21 5 537 8827 (please keep trying)

and to diplomatic representatives of Iran accredited to your country.

PLEASE SEND APPEALS IMMEDIATELY.

for more information about how to help visit: https://www.stopchildexecutions.com/how-you-can-help.aspx

طناب دار هنوز بر سر نوجوان 15 ساله

روزنامه اعتماد

 طناب دار هنوز بر سر محمد لطیف نوجوان 15 ساله يي که متهم است در سن 14 سال و 11 ماهگي مرتکب قتل شده سايه افکنده است. محمد متهم است سال گذشته در پي يک نزاع جوان 18 ساله يي به نام منصور را با چاقو به قتل رسانده است. محمد در جلسه محاکمه اش مدعي شد دو روز قبل از حادثه با مقتول درگير شده و نزاع پايان يافته بود اما روز حادثه منصور و دوستانش جلوي او را گرفتند و وي براي دفاع از خود از چاقو استفاده کرد. اين نوجوان در اظهاراتش گفت؛ براي اينکه بتوانم از خودم دفاع کنم چاقو را به سمت منصور پرت کردم اما در حين درگيري و جهش هايي که منصور انجام مي داد چاقو به گردنش برخورد کرد و به زمين افتاد. اين نوجوان در حالي با تقاضاي اولياي دم به قصاص محکوم شد که پزشکي قانوني اعلام کرده بود به رغم اينکه محمد 14 سال و 11 ماه دارد اما به بلوغ فکري و رشد کامل عقلي نرسيده است. اين نظريه در کميسيون تخصصي پزشکي قانوني تهران هم مورد تاييد قرار گرفت اما قضات ديوان عالي کشور هم راي قصاص را تاييد کردند و هم اکنون پرونده براي استيذان نزد رئيس قوه قضائيه فرستاده شده است. هرچند رئيس قوه قضائيه هنوز نظر خود را درخصوص پرونده محمد و نواقصي که وکيل مدافعش مطرح کرده، اعلام نکرده است اما تعدادي از شهروندان از جمله چند استاد دانشگاه براي مذاکره با خانواده منصور و جلب رضايت آنها روز پنجشنبه به ساوه رفتند و تلاش ها براي اخذ رضايت والدين منصور و نجات اين نوجوان از مرگ همچنان ادامه دارد.

اميدهاي تازه در پرونده علي مهين ترابي

روزنامه اعتماد

رئيس قوه قضائيه بدون صدور اذن قصاص پرونده مهين ترابي را براي رفع برخي نواقص به دايره اجراي احکام دادسراي جنايي بازگرداند. در حالي که پرونده علي مهين ترابي- جوان کرجي- در پي
 تاييد حکم قصاص از سوي ديوان عالي کشور براي دريافت اذن اعدام نزد آيت الله هاشمي شاهرودي فرستاده شده بود، رئيس قوه قضائيه خواستار رفع برخي نواقص موجود در پرونده شد. همزمان با دستور رئيس قوه قضائيه براي رفع نواقص پرونده علي مهين ترابي و ايجاد اميدهاي تازه براي نجات اين جوان از قصاص، تعدادي از دانشگاهيان، مددکاران و پدران و مادراني که سرنوشت علي و مزدک را در روزنامه اعتماد خوانده بودند روز گذشته براي گفت وگو با پدر داغدار مزدک مقابل خانه او رفتند. هرچند آنها موفق نشدند با پدر مزدک گفت وگو کنند اما با گذاشتن تاج گل هايي مقابل خانه وي به مزدک و پدر او اداي احترام کردند و از اين مرد خواستند تا به خاطر روان پاک پسرش علي را ببخشد

محمد مصطفايي- وکيل مدافع علي ضمن اعلام صادر نشدن اذن قصاص علي از سوي رئيس قوه قضائيه گفت؛ صرف نظر از کارهايي که برخي افراد به صورت داوطلبانه براي جلب رضايت پدر مزدک انجام داده اند، رئيس قوه قضائيه نيز پس از مطالعه پرونده علي نواقصي را بر آن وارد کرده است. البته هنوز به طور کامل در جريان اين ايرادها نيستم اما مي دانم پرونده هم اکنون به اجراي احکام بازگردانده شده است. مصطفايي ادامه داد؛ من معتقدم قتل مزدک عمدي نبوده است و به همين خاطر بار ديگر نامه يي به رئيس قوه قضائيه نوشته و اين نکته را متذکر شده ام. در اين نامه درخصوص نواقص پرونده علي از جمله نظريه پزشکي قانوني به نحوه مرگ مزدک و ساير ابهام ها اشاره کرده ام ضمن اينکه علاوه بر نظريه پزشکي قانوني حتي اگر ضربه چاقوي علي باعث مرگ مزدک شده باشد، چون حادثه در حين پرت شدن به زمين رخ داده است نمي تواند قتل عمد باشد و من دلايل کاملم را براي اثبات قتل غيرعمد ذکر کرده ام. از سويي ديگر قرار است امروز جلسه يي بين وکيل مدافع علي، رئيس دادگستري استان تهران و معاون اول رئيس قوه قضائيه تشکيل شود تا دلايل نقص پرونده از سوي وکيل به طور کامل مطرح شود و مورد بررسي قرار گيرد. اميدهاي تازه در پرونده علي مهين ترابي براي رهايي از قصاص وي در حالي شکل گرفته است .

Will You Take the Time To Save a Life ?

By Sasha

Someone asked several legitimate questions in reference to the impending death of Ali Mahin-Torabi: “Is human life sacred? Or, delivering justice is sacred? Or, ˜Nothing is sacred.?” In my opinion, every human life is sacred and precious. Who has the right to decide who dies, when, where, why and how many people will die?  

Delivering justice is important in a civilized society to keep order but it has to be done with due process. There has to be sufficient evidence to prove beyond a reasonable doubt that a person is guilty of a crime. Especially, an alleged crime in which the death penalty is imposed. If it is later found that the person was innocent, you cannot return their life to them.
“There are no refunds, exchanges or returns.” Death is as final as it gets in this world. There have been actual people on death row that have been wrongly accused and executed only to find out years after their execution that they were innocent. It has even happened here in the “good old” USA. Now imagine being accused, given a speedy trial based on hearsay, unreliable witnesses, and circumstantial evidence, and being sentenced to death.

The majority of us know that the current court systems in Iran, the U.S. and other countries have problems. No court system is perfect. This is why certain international laws have been put into place like the United Nations Convention on The Rights of the Child, in which it is forbidden to impose capital punishment on a person who was under 18 years old at the time of an alleged offense.
Ali Mahin-Torabi was most definitely at the wrong place at the wrong time and because of it, he is now on death row. The alleged crime occurred when he was 16 years old and he is now 21. When someone has very few options if any to turn to for help, it is when organizations like Stop Child Executions Campaign, and Amnesty International step in to try to remind us that every life matters.

Ali Mahin-Torabi’s case could have easily have been one of my sons or nephews. They are normally great kids but all it takes is a few minutes to ruin the rest of their lives. The teenage years are the most trying times for kids and for the parents who love them dearly. I truly do feel for Mazdakâ’s parents loss and if I could bring back their son, I would, but the thing is two wrongs do not make anything right. Ali Mahin-Torabiâ’s death will not lessen their pain or loss and it will certainly not bring their son back.
Now, in answer to the above question ” Or, Nothing is sacred?”: My answer is “Yes, life is sacred and precious”.  When something as important as the life of another Human being really matters to someone, you not only make the time but you forget about being afraid of being visible and you will take all the insults they throw at you to defend their very last breath

I decided it was time I practiced what I preached. So now, I ask the readers to practice what you preach. Will you take the time to save the life of another human being like Ali Mahin-Torabi? There are so many others in prison and on death row in Iran. Some of them are political prisoners and activists that were simply trying to make a change in Iran, as someone on this site mentioned as part of the “Evolutionary” process in Iran. It does not take much time to write a couple of emails and to sign some petitions. However, that time that you give could save a life.

Ali's "eyes" are with me everywhere


Ali’s “eyes” in this picture are with me everywhere these days.
In my mind’s eye I see him
in my coffee cup, on the ceiling before
i turn the bed-side light off at night ,
on the road although I’m driving.

I see his eyes in the mirror when
I look at myself, and then I see a lot of other people, young girls and boys in those
prison cells, scared and lonely, some with little or no hope….
I just pray and hope and wish that
these young people will get “fair trials” and not be executed.
I hope the parents of the victims are at this time, before the law changes, somehow with some help from above, able to look beyond revenge.
Their pain is immesurable, they must have cried rivers , but taking another young life will not remedy their deep pain and sorrow.
Yet…. it is easy for me to say all this ; I haven’t walked one step in any of these people’s shoes…
But these days Ali’s “eyes” are with me everywhere…
to me his eyes are representative of many young eyes -and some older ones too.
I hope to see his eyes smiling … soon, very soon

By: Anonymous