دل آرا دارابی چهار روز ديگر اعدام مي شود

دل آرا دارابی چهار روز ديگر اعدام مي شود

نوشته‌شده توسط خبرنامه امیرکبیر بر پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۸ @ ۲:۰۳ ق.ظ در حقوق بشر, خبر | بدون دیدگاه

حکم قصاص دل آرا دارابي نقاش متهم به قتل تا چهار روز ديگر اجرا مي شود.
 
به گزارش خبرنگار ما دل آرا دارابي متهم است زني به نام مهين را که از اقوام پدرش بود، با همدستي پسر مورد علاقه اش به قتل رسانده است. چندي پيش مسوولان زندان به دل آرا خبر داده بودند احتمال اجراي حکم وي در همين روزها وجود دارد و اگر او مي تواند اقدامي براي جلب رضايت اولياي دم انجام دهد، هر چه زودتر اين کار را بکند. با اين وجود زمان اجراي حکم به وکيل دل آرا ابلاغ نشده بود تا اينکه ديروز به عبدالصمد خرمشاهي خبر دادند تا چهار روز ديگر موکلش اعدام خواهد شد.
 
خرمشاهي که همچنان معتقد است اين حکم قانوني نيست، در اين باره به خبرنگار ما گفت؛ تنها راه باقي مانده اين است که هنرمندان و افرادي که مي خواهند دل آرا زنده بماند، با اولياي دم تماس بگيرند و از آنها بخواهند از خواسته خود يعني قصاص صرف نظر کنند. وي ادامه داد؛ من همچنان بر بي گناهي موکلم تاکيد دارم و مي گويم ايرادهاي زيادي در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان مي دهد اين دختر قاتل نيست. دل آرا چپ دست است و با توجه به ضربات وارده به مقتول و شواهد ديگري که در پرونده وجود دارد، ممکن نيست اين دختر قاتل باشد. حيات چيزي نيست که بتوان آن را بازگرداند و اگر دل آرا اعدام شود و سپس بي گناهي او به اثبات برسد، ديگر نمي توان اين دختر جوان را که از ۱۷ سالگي در زندان بوده، به زندگي بازگرداند. البته من هم با اولياي دم همدردي مي کنم و به آنها تسليت مي گويم اما از آنها مي خواهم راضي نشوند خون بي گناهي ريخته شود. خرمشاهي افزود؛ قتل با روحيه دل آرا که يک هنرمند و نقاش است و حتي در دوران زندانش چندين نمايشگاه برگزار کرده،سازگاري ندارد. اين دختر سال هاي گذشته در زندان سختي هاي بسياري را تحمل کرده در حالي که بي گناه است. بنابراين از تمام کساني که مي توانند دل آرا را از اعدام نجات دهند، تقاضا دارم به اين دختر کمک و براي جلب رضايت با اولياي دم صحبت کنند. اين در حالي است که پدر دل آرا دارابي نيز طي نامه يي از رئيس قوه قضائيه تقاضا کرده است دستور توقف اجراي حکم دل آرا را صادر کند.
 
پدر دل آرا در نامه خود نوشته است؛ «شش سال است که در کابوس مرگ و زندگي دخترم زندگي مي کنم؛ دختري هنرمند که با سختي زياد او را بزرگ کردم و تحويل جامعه دادم. دل آرا دختري نقاش و هنرمند است، با روحيه يي بسيار لطيف که اگر تحت مشاوره قرار گيرد مشخص مي شود او نمي تواند حتي به يک حيوان آسيب برساند چه رسد به يک انسان. جناب آقاي شاهرودي، در عذاب اعدام يک دختر ۲۳ساله زندگي کردن کار بسيار دشواري است. هيچ کس نمي تواند اين لحظات دردناک را که من شش سال تحمل کردم، تحمل کند. اما آنچه به من قوت مي داد و سختي ها را تحمل مي کردم اين بود که دخترم با توجه به مدارک بسياري که ارائه شد و شما نيز آن را بررسي کرديد از قصاص تبرئه شود. چطور ممکن است وقتي يک دختر و يک پسر در جايي حاضر هستند، اين دختر باشد که مرتکب قتل شود و پسر فقط نظاره گر ماجرا باشد.»در ادامه اين نامه آمده است؛ جناب آقاي شاهرودي، من ملتمسانه از شما مي خواهم با توجه به اختيارات تان دستور توقف اجراي حکم دخترم را صادر کنيد تا فرصتي دوباره براي بررسي ايرادهاي پرونده او به وجود آيد. قصاص دل آرا تنها قصاص دختر من نيست. قصاص يک هنرمند جوان است که از ۱۷سالگي، بهترين سال هاي عمرش را که مي توانست پيشرفت کند و فرد مفيدي براي جامعه باشد در زندان بوده است. از شما خواهش مي کنم يک بار ديگر فرصت اثبات بي گناهي اش را به او بدهيد.
 
دل آرا دارابي متهم است سال ۸۲ در شهرستان رشت همراه پسر مورد علاقه اش به خانه زني به نام مهين که دختر عموي پدرش بوده،رفت و او را با ضربات چاقو کشت.
 
دل آرا که توسط پدرش به ماموران سپرده شد ابتدا ادعا کرد خودش مرتکب قتل شده و پسر جوان در اين قتل نقشي نداشته است اما در جلسه محاکمه اش قتل را انکار کرد و گفت؛ من و آن پسر با هم دوست بوديم. او هميشه به من ابراز علاقه مي کرد و مي گفت مرا دوست دارد. همين رفتارش باعث شده بود به وي اعتماد کنم. چند روز قبل از حادثه به من گفت سندي جعلي پيدا کرده است که متعلق به خانه مهين دختر عموي پدرم است و فردي مي خواهد با اين سند جعلي خانه را بفروشد و او از من خواست با مهين قرار بگذارم و براي اينکه بتواند اين موضوع را به مهين بگويد، به خانه وي برويم. من هم اين کار را کردم. روز حادثه من و او به خانه مهين رفتيم. وقتي من براي آوردن چاي وارد آشپزخانه شدم، صداي فريادي شنيدم. يکدفعه ديدم پسر جوان با چوب به سر مهين کوبيده و او را خون آلود کرده است. بعد هم از من چاقو گرفت و با چند ضربه چاقو او را کشت.
 
وي ادامه داد؛ من به شدت ترسيده بودم. بدون اينکه وسايلم را بردارم از خانه خارج شدم. بعد يکدفعه يادم افتاد وسايلم را جا گذاشته ام. پسر مورد علاقه ام گفت حاضر نيست به آن خانه برگردد. من هم به ناچار با پسر ديگري که خواستگارم بود، تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. او هم قبول کرد به خانه برود و کيف را بياورد. او اين کار را کرد اما بعد با پدرم تماس گرفت و موضوع را به وي اطلاع داد. وقتي پدرم به خانه آمد بدون اينکه اجازه دهد من حرفي بزنم مرا به پليس تحويل داد. من که سرخورده و تنها بودم تحت تاثير حرف هاي پسر مورد علاقه ام قرار گرفتم. او به من گفت تو قتل را گردن بگير چون کمتر از ۱۸ سال داري اعدام نمي شوي. من که از سوي خانواده ام هم طرد شده بودم به قتل اعتراف کردم اما اين اعترافات واقعيت نداشت.
 
دل آرا که در اين شش سال روزهاي پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته است اکنون به سخت ترين روز هاي عمرش رسيده چرا که به او ابلاغ کرده اند تا چهار روز ديگر اعدام خواهد شد و در صورتي که اولياي دم رضايت ندهند يا دستور توقف اجراي حکم از سوي رئيس قوه قضائيه صادر نشود، اين دختر به دار آويخته مي شود.
 
روزنامه اعتماد