نبايد مجازات متهمان كم‌سن با قاتلا‌ن حرفه‌اي برابر باشد

اعتماد ملی
چگونه است كه فردي نمي‌تواند مسووليت مدني معاملا‌تي را كه انجام داده تقبل كند اما اعدام او به‌تبع داشتن مسووليت كيفري ميسر است؟

حسن آقاخاني درباره اعدام متهمان زير 18 سال به اعتماد ملي مي‌گويد: از آنجا كه سن مسووليت كيفري به طور واضح و مبرهن اعلا‌م نشده، از اين‌رو اگر شخص 15 ساله‌اي دست به قتل بزند قاتل قلمداد مي‌شود و مجازات قاتل 15 ساله نوجوان همچون يك متهم 50 ساله، 30 ساله و 25 ساله است و تفاوتي نمي‌كند كه اين شخص 15ساله يا 70 ساله است و مجازات مي‌شود. غافل از آنكه فرد 70 ساله گذران عمر كرده و اگر دست به چنين جنايتي مي‌زند اهدافي را در سر مي‌پروراند. آيا شخص 15 ساله نيز همچون قاتل 70 ساله يا 30 ساله مي‌انديشد؟ بي‌شك پاسخ روشن است اما مجازات يكسان مي‌باشد!!. چه باانگيزه، چه بي‌انگيزه، مهم اجراي قصاص است! ‌  بايد موضوع با لا‌يحه دو يا سه فوريتي بررسي شود

بهمن كشاورز، وكيل پايه يك دادگستري نيز دراين‌باره مي‌گويد: اگر بپذيريم كه سن رشد عقلي و به تبع آن توجه مسووليت مدني و كيفري به افراد – با توجه به حقايق علمي و بيولوژيكي- عدد مشخصي را تشكيل مي‌دهد كه با تقريب اندك در تمام دنيا يكسان است و اگر بپذيريم فردي را كه برمبناي اين داده‌ها و اطلا‌عات نمي‌تواند مسوول اعمال خود باشد، نمي‌توان مجازات يا مسووليت مدني را به او بار كرد. وي اضافه مي‌كند: اگر بپذيريم كه اين حقايق فراگير و عام‌الشمول هستند ناچار به اين نتيجه مي‌رسيم كه اتخاذ تصميم جدي – ولو با قانونگذاري فوري- در اين مورد ضروري است.قابل توجه اينكه بر مبناي قانون مربوط به رشد متعاملين، معاملا‌ت افراد زير 18 سال در نظام حقوقي ما قابل پذيرش نيست، چگونه است كه فردي نمي‌تواند مسووليت مدني معاملا‌تي را كه انجام داده تقبل كند اما اعدام او به‌تبع داشتن مسووليت كيفري ميسر است؟ به نظر مي‌رسد چاره

اين كار دادن لا‌يحه يا طرحي با قيد دو يا سه فوريت است كه در صورت بروز مناقشه دخالت مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز توجيه كند

رضا حجازي ‌
رضا  حجازي> متولد سي‌ام تيرماه 1367 است، بيست‌وهشتم شهريورماه 82 اين متهم همراه <وحيد> و <ابراهيم> براي تفريح به پارك ايثارگران رفته و مشغول بازي بودند كه ابراهيم به چند نفر شن پاشيد و از همان لحظه درگيري آغاز شد. متهم با ديدن اين صحنه براي جدا كردن آنها جلو رفت كه <وحيد> با مشت به صورتش كوبيد و <رضا> هم با چاقويي كه همراه داشت به سينه <وحيد> زد. او در تمام جلسات رسيدگي، اذعان كرده كه قصد قتل نداشته است. شعبه 106 دادگاه عمومي جزايي اصفهان بر اساس شكايت و درخواست اولياي‌دم مقتول به استناد بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلا‌مي رضا را به قصاص نفس محكوم كرد .حكم قصاص اجرا شد

محمد حسن‌زاده

<محمد حسن‌زاده> متولد سيزدهم تيرماه 1373 است. او در روز اجراي حكم هنوز 18 سالش هم كامل نشده بود. حكم قصاص <محمد> كه پيش از اين در سن 15 سالگي از سوي قضات شهرستان سنندج صادر شده بود در حالي به اجرا درآمده است كه طبق ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك كه در سال 1372 به تصويب نمايندگان مجلس شوراي اسلا‌‌مي هم رسيده است صدور و اجراي مجازات مرگ براي افراد زير 18 سال در ايران ممنوع است . اجراي حكم <محمد حسن‌زاده> كه در 15 سالگي پسر 10 ساله‌اي را به قتل رسانده بود، موج اعتراضات شديدي را در پي داشت.

بهنام زارع

<بهنام زارع> متولد سوم خردادماه سال 68 در روستاي <دستجرد> از منطقه استهبان شيراز است، در سال اول دبيرستان بود كه پسري به نام <مهرداد> با سنگ به كبوترش زد، بهنام عصباني شد. به اين ترتيب درگيري بچگانه‌اي بين آنها آغاز شد و مقتول دستش را داخل جيبش كرد كه گويا به خيال بهنام، چاقو بردارد. بهنام تبرزيني همراه داشت و زودتر از او آن را به دست گرفت و به طرف مهرداد حمله كرد. بهنام مي‌خواست تبرزين را به بازوي مهرداد بزند كه او گردنش را كج كرد و به گردنش خورد و مهرداد جان خود را از دست داد . اين متهم صبح روز سه‌شنبه پنجم شهريورماه، بدون اطلا‌ع وكيل و خانواده‌اش به دار آويخته شد.

جواد شجاعي

<جواد شجاعي>، متهمي كه در هنگام ارتكاب جرم 16 سال داشت، روز هفتم اسفندماه، در زندان محل نگهداري‌اش در اصفهان به دارآويخته شد. او متهم بود كه يكي از دوستانش به نام رستم را در جريان يك درگيري در سال 1379 به قتل رسانده است. در پي بازداشت شدن جواد شجاعي، شعبه نهم دادگاه عمومي جزايي اصفهان پس از رسيدگي به پرونده، او را مجرم مي‌شناسد و بر اساس خواست اولياي‌دم، حكم به قصاص نفس مي‌دهد. به دنبال اعتراض به حكم، شعبه 27 ديوان عالي كشور اعتراض را رد كرده و سرانجام حكم اعدام با طناب دار، با موافقت رئيس قوه قضاييه اجرا شد.

امير امراللهي

<امير امراللهي>، 16 ساله ساعت 30/11 دقيقه بيست‌وهشتم آبان‌ماه سال 84، با دو نفر از دوستانش به نام‌هاي <حسن> و <علي> مقابل يك نانوايي در خيابان آزادگان شيراز ايستاده بودند كه به صورت اتفاقي با <محسن> و دوستش <جواد> رو‌به‌رو شدند. زل زدن دوست امير و <محسن> به يكديگر نزاعي بچگانه را رقم زد. <امير> به قصد ميانجيگري وارد دعوا شد و كاردي كه <علي>داشت را از او گرفت تا در صورت نياز از خود دفاع كند اما <محسن> ضربه‌اي به صورت <امير> زد. امير نيز با دسته چاقو قصد ترساندن محسن را داشت كه چاقو به سينه محسن فرو رفت كه متهم پرونده از سوي شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس محكوم به قصاص شد.

محمد فدايي

<محمد فدايي> از 17 سالگي به اتهام قتل عمد در زندان به سر مي‌برد. او متهم است كه اول ارديبهشت‌ماه سال 83 در جريان يك نزاع دسته‌جمعي مقابل يك باشگاه بيليارد جواني 21 ساله را با ضربه‌هاي چاقو به قتل رسانده بود. او پيش از اين به خاطر قلا‌بي بودن وكلا‌ي مدافعش در جلسه محاكمه امكان دفاع از خودش را از دست داده بود اما حكم اعدام محمد دوبار با دستور آيت‌الله شاهرودي متوقف شد. محمد درباره نحوه رسيدگي به پرونده‌اش گفته است: <من ابتدا به قتل اعتراف نكردم چون اصلا‌ از موضوع خبر نداشتم اما يكي از دوستانم عليه من شهادت داد و مرا قاتل خواند سپس به خاطر فشارهايي كه در اداره آگاهي تحمل مي‌كردم، توضيحاتي دادم.>

بهمن سليميان


<بهمن سليميان> متولد شانزدهم اسفندماه سال 1360 محكومي است كه در سن 15 سالگي مادربزرگ خود را كشت.او در شب بيست و پنجم بهمن‌ماه سال 1375 زماني كه در منزل مادربزرگش بود ندانسته مادربزرگ خود را به قتل رساند. بهمن درباره حادثه اظهار كرده است: وقتي كه فهميدم چنين عملي را انجام داده‌ام خواستم خودم را بكشم كه موفق نشدم، چون از لحاظ عقلي به رشد نرسيده بودم. دادگاه نخستين مرا به پنج سال حبس تعزيري و پرداخت ديه محكوم كرد. اين در حالي بود كه اولياي‌دم به حكم صادره اعتراض كردند تا اينكه حكم قصاص اين نوجوان صادر شد اما حكم در حال حاضر متوقف است.

بهنود شجاعي


<بهنود شجاعي> روز 27 مرداد سال 84 در حالي كه 17 سال داشت با شخصي به نام <احسان> 19 ساله درگير شد و در اين درگيري با ضربه شيشه نوشابه احسان را مجروح و به قتل رساند. حكم اين نوجوان سه‌بار از سوي رئيس قوه قضاييه متوقف شد. اين در حالي بود كه چندي پيش سه هنرمند با افتتاح حساب بانكي قصد جمع‌آوري ديه مقتول را داشتند كه با اعتراض اولياي‌دم كه تا كنون رضايت نداده‌اند، مواجه شدند. در حال حاضر پرونده اين متهم بلا‌تكليف مانده و اجراي حكم اعدام متوقف شده است.
تلا‌ش وكلا‌ي پرونده براي نجات اين محكوم به اعدام همچنان ادامه دارد.