وقتی گوسفندی را سر می برند به آن آب می دهند

محمد مصطفایی


سخنی  با رئیس دادگستری اصفهان پیرامون اعدام رضا حجازی

رضا حجازی نوجوان 19 ساله بود که در 15 سالگی به اتهام قتل عمد مرحوم وحید صادقیان بازداشت و روانه زندان شد از آن پس مراحل دادرسی طی و برخلاف ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک که لازم الاتباع برای محاکم دادگستری می باشد محکوم به قصاص نفس گردید. متاسفانه قضات دیوانعالی کشور نیز این حکم غیر قانونی را تایید فرمودند و در آخر، پرونده به نظر جناب آقای شاهرودی رسید و ایشان نیز بر اساس رویه ناشایستی که در این مورد در محاکم دادگستری جاری و ساری می باشد بدون در نظر گرفتن سن محکوم علیه، موافقت خود را برای اجرای حکم اعلام داشتند.

روز 29 مرداد ماه قرار شد رضا حجازی در محوطه زندان اعدام شود بر این اساس مجری حکم می بایست مفاد آیین نامه نحوه اجرای احکام قصاص را مد نظر گرفته و با عنایت به تکلیف مندرج در ماده 7 اینجانب را به عنوان وکیل محکوم علیه، حداقل 48 ساعت قبل از اجرای حکم دعوت می نمود تا در مراسم اعدام این نوجوان شرکت کنم.

جناب آقای دکتر انصاری، ریاست محترم دادگستری اصفهان حضرتعالی در نشست خبری در همین روز بیان داشتید که اصراری بر مجازات قصاص ندارید در صورتی که برخلاف

ماده 7 این آیین نامه این نوجوان را بدون حضور وکیلش به دار آویختید. اینجانب از ساعت 4:30 دقیقه صبح بدون آنکه ابلاغی صورت پذیرد بر اساس شنیدهای شب قبل از اجرا آنهم از طریق سایتهای خبری، در محل اجرای حکم حاضر بودم و متوجه شدم که قرار است ساعت 7 صبح حکم اجرا شود وقتی با پیگیری فراوان خواستار ورود به محوطه زندان شدم اعلام داشتند که حتما اولیاءدم را صدا خواهند زد و به من نیز اطلاع می دهند ساعت 9 صبح ماموری به بیرون از زندان آمد و با صدای بلند نام اولیاء دم را به زبان آورد ولی اولیاء دمی در آنجا نبود تا ساعت 9:30 در این محل حضور داشتم تا اینکه با اصرار فراوان و اینکه تکلیف قانونی مجری حکم است که وکیل محکوم علیه را 48 ساعت قبل از اجرای حکم دعوت نماید وارد زندان شده و طی نامه ای به دادیار ناظر زندان اجرای حکم را برخلاف مقررات اعلام نمودم پس از مدتی به اینجانب اعلام نمودند که حکم رضا حجازی اجرا نخواهد شد و او را به بند برده اند به همین خاطر و با خیال راحت در ساعت 10:30 صبح محل زندان را ترک کردم تا در فرصتی مناسب ترتیبی برای توقف اجرای حکم دهم ولی متاسفانه پس از مدت کوتاهی شنیدم که حکم رضا حجازی در ساعت 11 صبح به اجرا درآمده است در حالی که طبق ماده 15 آیین نامه زمان اجرای حکم اول طلوع آفتاب می باشد.

شما در مصاحبه خود فرمودید اینجانب به حکم وظیفه اخلاقی و انسانی و تاکیدات حضرت آیت الله شاهرودی در مساله جلب رضایت و ایجاد صلح از شب گذشته همه گونه تلاشی را برای کسب رضایت خانواده اولیاءدم به عمل آوردم و حتی فرصتی برای حوصله آنان فراهم ساختیم اما در نهایت اصرار شدید اولیاء دم به قصاص جوان قاتل انجامید. اینجانب خدا را گواه می گیرم که تا ساعت 10:30 در زندان حضور داشتم ولی اولیاءدم حاضر نشدند و بارها نیز مامورین زندان نام آنها را فریاد زدند ولی خبری از اولیاءدم نبود حال اینکه چطور اولیاءدم با وجودیکه حضور نداشتند اصرار بر اجرای حکم داشتند خدا عالم است و بس. مضافا به اینکه حتی مجری حکم اجازه ندادند تا وکیل محکوم به وکالت از  کسی که جانش گرفته شد در مراسم اجرا حضور یابد.

قبول کنید که انصاف را در این مورد رعایت ننموده و در اجرای قصاص این نوجوان اصرار داشتید والا می توانستید به دلیل عدم اطلاع وکیل محکوم به اعدام، اجرای حکم را متوقف نمایید و مکلف بودید که چنین می کردید ولی بدون در نظر گرفتن ارزش جان این نوجوان و خواسته های وی، حکم صادره را به اجرا در آوردید.

نمی دانم تا چه اندازه به مقررات مربوط به نحوه اجرای احکام قصاص آشنایی دارید ولی یادآور می شو م حضور وکیل محکوم علیه بنا دلایلی است که در ذیل موادی از آن را به نظر گرامیتان می رسانم:

أ‌-        وکیل محکوم علیه تنها کسی است که طبق مقررات می تواند در اجرای حکم مرگ شرکت کند و او تا زمان اجرای حکم می تواند تمام اقدامات قانونی را در خصوص جلوگیری از تضییع حقوق موکلش به انجام رساند به عنوان مثال اگر دلیل و مدرکی از بی گناهی موکلش یافت، می تواند ارائه داده و از جانب مراجع قانونی ذیصلاح اجرای حکم را متوقف نماید.

ب‌-    کسی که قرار است جانش از بدنش گرفته شود دارای حق و حقوقی شرعی و قانونی است در کشورهای اسلامی وقتی گوسفندی را سر می برند به آن آب می دهند و بر طبق آیین نامه مورد بحث اگر محکوم به اعدامی خواسته های قانونی داشت می بایست برای او فراهم شود به عنوان مثال اگر محکوم خوردنی یا آشامیدنی تقاضا کند مامورین مکلف به تهیه آن هستند. شاید این خواسته خنده دار باشد ولی  برای محکوم به اعدام حقی است که طبق مقررات ایجاد شده است و حال اگر این خواسته اعلام شود ولی مامورین اجرا ننمایند چه کسی بهتر از وکیل مدافع وی می تواند مجری حکم را مجاب نماید تا خواسته وی را مهیا کند.

ت‌-    شاید قاتل واقعی محکوم به اعدام نبوده و این شخص تا لحظه آخر نخواسته قاتل را معرفی، یا دلایل بی گناهی خود را اعلام کند در این خصوص تبصره ماده 17 آیین نامه مقرر می دارد که چنانچه محکوم به قتل یا رجم قبل از اجرا منکر بزه انتسابی شود و مورد مشمول ماده 71 قانون مجازات اسلامی باشد به دستور مقام قضایی مجری حکم از اجرای حکم خودداری می شود و مراتب به مرجع قضایی صادر کننده رای اعلم می گردد.

ث‌-    امکان دارد محکوم به مرگ دارای وصیتنامه ای باشد و بخواهد در این روز اعلام کند تا وصیتش اجرا شود حال اگر وکیل وی نباشد و مجری حکم نیز اهمیتی به این موضوع ندهد تکلیف چیست؟

و موارد دیگری که در حوصله این یادداشت نمی گنجد. به هر تقدیر امروز دیگر نمی توان جان این نوجوان که مستحق مرگ نبود را احیاء نمود. اینجانب چند ماه پیش وقتی که نوجوان دیگری به نام جواد شجاعی در زندان اصفهان به دار آویخته شد متوجه شدم سه نفر دیگر از نوجوانان در معرض اعدام قرار دارند به زندان مراجعه و وکالت هر سه را به صورت رایگان پذیرفتم به دنبال رضایت از اولیاءدم یکی از این نوجوانان به نام ایمان هاشمی بودم که خوشبختانه اولیاءدم رضایت دادند لیکن به صورت ناگهانی مواجه با حلق آویز شدن غیر قانونی رضا حجازی به این شکل و به سرعت و بدون اطلاع به اینجانب شدم.

در نهایت لازم می دانم که تاکید کنم رضا حجازی و دیگر کسانی که در سن زیر 18 سال مرتکب جرمهایی می شوند که مجازات آن برای بزرگسالان مرگ است به دلیل آنکه قصد مجرمانه را به صورت خاص نداشته و بر اثر اتفاقی کودکانه مرتکب جرم شده اند مستحق مرگ نیستند و نیاز به حمایت داشت و می بایست ترتیبی اتخاذ گردد که آنها به جامعه بازگردند. به همین خاطر بوده است که ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و اعضای محترم شورای نگهبان آن را برخلاف شرع ندانستند این ماده صراحتا اعمال مجازات مرگ و حبس ابد را برای اطفال زیر18 سال منع نموده است ولی متاسفانه قضات برخلاف این ماده در حکم قانون، مبادرت به صدور حکم به مرگ اطفال را داده و در نهایت از سوی اجرای احکام، اجرا می گردد.

در این مورد امیدوارم هر چه سریعتر ریاست محترم قوه قضاییه و نمایندگان محترم مجلس ترتیبی اتخاذ نمایند که در کشور ما نیز همچون کشورهای دیگر دنیا مجازات مرگ، لااقل برای اطفال زیر 18سال اجرا نگردد و به این دسته از افراد فرصتی داده شود تا با بازپروری به جامعه بازگردند تا بتوانند جبران مافات کنند و گناه عمل ارتکابی خود را با خدمت به همنوعانش در همین دنیا جبران نمایند. چرا که خداوند همیشه و در همه حال بخشنده و مهربان است.